چیزی نمونده… .
چیزی نمونده تابگی حسی نداری
چیزی نمونده من که میدونم تمومه
وقتی داری میری یکم قبلش دعا کن
از تو دیگه چیزی تو قلب من نمونه
حال من این روزا میبینی،دیدنیه
با بغضی که چیزی نمونده دیگه ترشه
اینکه نباشی سختمه دیوونه میشم
میترسم از اینکه یه لحظم(لحظه هم)بی تو سرشه
وقتی بری سخته برام تنهایی مردن
وقتی بری کی سر رو شونه هام بذاره؟
من فکر میکردم خودت اینو بدونی
دنیای من دور از تو خورشیدی نداره
این فاصله سرده پر از بغضِ بدونت
دلتنگی و اه و یه جای خالی بد
میری ونابودیه دنیامو میبینم
میریو جای خالیتم پر میشه از درد
…………………………………………………………..
یکی هستش که چند ساله
به عشق تو نمی میره
به امیدی که برگردی
بادرداش جشن می گیره…
این دو بیت رو هم به مناسبت تولدم نوشتم ومثـله همیشه منتظر انتقاداتتون هستم….ممنون از همگی