عطرگلای پونه

 

ازاین دوری گریزونم

دارم آهسته می میرم

شبای سرد این خونه

تب آغوشت ومیگیرم

 

شدم شبگردشمانت

 دلم نشه فرامو

منی که عاﺷﻗت هستم

عشق و بگیربه آغو

 

خزانم را به چشم دیدی

مث یاسی که خشکیده

که بی تو پرپره عمرم

مث پایان تلخ ارکیده

 

  می خوام پروانه باشم

  دورتوساعت به ساعت

بشینم روی لبی که بستی

سوی من ازروی عادت

 

بمون و همیشگی باش

بزار صدات توخونه پرشه

می خوام همسفرم توباشی

خونه ازعطرگلای پونه پرشه

 

شدم شبگردشمانت

 دلم نشه فراموت

منی که عاﺷﻗت هستم

عشق وبگیربه آغوت 

 

 

 

 

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/8486کپی شد!
721
۱۶