ماه ِ عشق
ماه ِ عشق
باز کن دروازه های سینه را
دور کن گردو غبار کینه را
پٓـر بکش تا آسمان پرواز کن
هجرتت را تا خدا آغاز کن
چهره ات راقاب کن در قاب عشق
سجده کن بر پاکی محراب عشق
غرق عطر دلکش سجاده شو
وقت پرواز امده است آماده شو
قدریک ماه از هوس مهجور باش
بنده ی درگاه پاک نور باش
از شراب عاشقی جامی بنوش
هر نفس پیراهن ایمان بپوش
در شب قدر از ته دل گریه کن
با یک اقیانوس ، مشکل گریه کن
درد داری؟ خوب. ، درمان می کند
هرچه سخت است عشق آسان می کند
مشکلت هرقدرهم ویرانگر است
دست الله از همه بالاتر است
هرکه در درگاه او محرم شود
برترین مخلوق این عالم شود
گریه کن این غم شروع شادی است
حبس این زندان شدن آزادی است
نوررا با گریه ات بیدار کن
هر اذان با قرص ماه افطارکن
عشقْ در ماه ِ خدا ، بارانی است
با نزولش هر دلی نورانی است
پرتوی از آسمان شو در زمین
اُسوه ای همچون امیر المؤمنین
****
بارالها ، بی تو تنها مانده ام
وای بر من ازخودم جا مانده ام
قفل زندان دلم را باز کن
استجابت کن مرا؛ اعجاز کن
قلب من را با خودت مأنوس کن
سینه ام را مثل اقیانوس کن
رها
*****
همرنگ آبی ، پاک و زیبا و زلالی
مژگان آهوهای چشمانت ، غزالی
رود از میان قلب تو بر عشق جاریست
بانوی ماه ِ چشمه های لایزالی
تقدیم به حمیده سادات غفوریان استاد عزیز و بهترین رفیق نازنینم
رها