نیشِ عَقرب
خیالِ عشقِ تو مثلِ ، کویرِ خشکِ بی آبه
همیشه تشنه میمونم ، دلم بی تابه بی تابه
ترک خورده دلم بی تو ، هوا یکپارچه آتیشه
اگه طوفانِ شن پاشه ، آدم دیوونه تر میشه
عرق کرده تنم ، اما ، همش آتیش میگیرم
یه بی جون رویِ پاهامم ، که هر ثانیه میمیرم
میافتم رو زمین آروم ، پراز شن میشه افکارم
تو محوی تویِ این شنها ، چه فکرایِ بدی دارم
هوا آروم خنک میشه ، کویرِ عشقِ تو شب شُد
همه حرفایِ تو از عشق ، شبیه نیشِ عَقرب شُد
هزار رحمت به اون آتیش ، به اون شنهایِ دیوونه
که دردِ نیش عَقرب رو بِجُز عَقرب کی میدونه
کِرِخ میشه تَنم از دَرد ، چِشام خیره به مهتابه
تو فکرِ این دلی هَستم ، که بعد از مرگ میخوابه
(کیوان اخوان حریری)