من و تو
من و تو چاره نداریم چاره ای برای موندن
چاره ای برای مستی برای ترانه خوندن
من و تو هر شب و هر روز غصه ای دوباره داریم
برای گفتن حرفا ، ایما و اشاره داریم
من و تو که عاشقانه دل به دست هم ندادیم
چی بگم خودت میدونی توی عشق فقط نمادیم!
من و تو محاله روزی برسه که مثل هم شیم
مرهمی برای زخم کهنه و بی رحم غم شیم
من و تو اگرچه با هم ولی از هم جداییم
سَرِجمع ظاهر و باطن مثل دست بی صداییم
من و تو برای رفتن راهی در پیش نداریم
به غیر از جدایی عشق چاره ای بیش نداریم