خـــدایا …!
خدایا شاید این خوبه که من تنها تو رو دارم …
خودت بهتر خبر داری، به عشق تو گرفتارم …
خدایا از زمین خستم ، از همین عشقای تکراری …
خدایا ما همه مُردیم ، چه امّیدی به ما داری …
خدایا من که تو دنیا به هیچ کس دل نمی بندم …
خودت می بینی دنیامو فقط با گریه می خندم…
خدایا حوّاهای تو، روی ابلیسو کم کردن …
یه کاری کن همین حالا از این بیراهه برگردن …
یه کاری کن که بازم، یه عشقی رو زمین باشه …
کسی با پولُ بی احساس نمیشه بهترین باشه …
خدایا کار آدم هات فقط نیرنگُ تزویره …
خیانت کار آدم نیست میگن تقصیر تقدیره…
خدایا نفرتُ کینه داره دنیا رو می گیره …
تموم عشقای دنیا داره آهسته می میره …
خدا! اینجا خزون عشقُ امّیده …
خدا تاریکی دنیا، نشون مرگ خورشیده …
خدا پایان هر عشقی تو این دنیا شکسته …
صداقت تو جهان مُرده ،ته این جاده بن بسته …
خدا عاشق شدن عیبه ، خدا حوّا هوس میخواد …
خدا! دلگیرمُ خسته ، گلوم راه نفس میخواد …
خدا آدم تو این دنیا فقط درگیر شَب هاشه …
که هر عشقی توی دنیا ،فقط دلشوره همراشه …
ما اینجا بازی رو باختیم ، هوس دنیا رو ویرون کرد …
هوا آتیشِ دنیا شد ، همه عشقا رو بیرون کرد …
خدایا سهم هر عاشق تو این دنیا ! فقط کابوسه وُ درده …
که زخم نیش این مردم بدُ غمگین ترش کرده …
یه کاری کن خدایا ! من از این دنیا رها شم …
که برگردم به سمت تو، دیگه تنها نباشم …
تمومش کن همین امروز ، من از این برزخ بریدم…
جهنم یا بهشت فرقی نداره، دلم میخواد همین حالا بمیرم…