خسته از تموم دنیا…
این ترانه اولین ترانه ای بود که سرودم خیلی قدیمیه و خیلی دوسش دارم
داستان یه عاشقی که بخاطر بیماری مجبور میشه عشقشو تنها بذاره
مثل همیشه نسخه اولیه هست و کلی ایراد داره . بذارید به حساب بی تجربگی
امیدوارم خوشتون بیاد
____
خسته از تموم دنیام
بی تو من ، غمگین و تنهام
بی تو من اسیر دردم
کاش بدونیکه چه سردم
بیتو من چه بی پناهم
بی تو من غرق گناهم
یه گناه نانوشته
دوری از تو سرنوشته
___
وقتشه دیگه بدونی
اونیوکه (اونی رو که ) نمیدونی
واسه چی رفت تک و تنها
تو شدی غمگین و تنها
___
من نخواستم که بدونی آه سردی تو صدامه
تموم دیگه جوونی ، این روزایه آخرامــــــه
اگه دارم اینو میگم ، چون میبینم تورو داغون
چون می دونم که تو داری ، داری از دست میری آسون
___
دیگه فرصتی نمونده
نفس و جونی نمونده
خسته از تموم دنیا
حق من نبود خدایاااا
منو ببخش عزیزم ، اگه رفتم بیتو تنها
منو ببخش عزیزم ،دوست داشتم یدنیا
منو ببخش عزیزم ، سهم من همین ترانست
منو ببخش عزیزم ، سهم تو عشق دوبارست