یه عمر پای یه عشق پوچ بودم
که دونستم قراره تک ببازم
تو چشمت عکس اون بیداد میکرد
نخواستم از نگاهت شک بسازم

با اینکه راضی ام تنهام بزاری
ولی دلشوره میگیرم نباشی
خدا لعنت کنه اونی که امروز
یه کاری کرده تو از من جداشی

دیگه خستم ازینکه رو به راهی
که من پاگیره این زخمه همیشم
که تو مثل قدیما شاد شادی
ولی من دیگه اون آدم نمیشم

هزارتا قصه ی عشق و جدایی
شاید درسی واسه امثال من بود
یکم سخته ببینم مال اونه
همونی که یه عمری مال من بود

اگه دیوار چینم جای من بود
هزار و صد دفه آوار میشد
اگه حتی مثه گل میشدم باز
دل تو عاشق یک خار میشد