روشنایی
یه غریقم تهِ دریا
مثه تایتانیک تو اطلس
تو دلم جنگ بد و خوب
بدون صلح و آتش بس
من همون اسب سقوطم
واسه مردم ترُوا
فتح بی فرجام یونان
واسه ی پارس تو اروپا
پُرِ ترس مثه یه خرگوش
بینِ حلقه ی یه افعی
مثه خودکشی هیتلر
توی زیر زمین مخفی
واسه اسکندر مغرور
شعله های تخت جمشید
یه جزیرم که سونامی
خشکیهاشو درنوردید
با خودم یا خیلی تنهام
یا که توو جنگ و گریزم
مثه برجای نیویورک
تو خودم فرو می ریزم
***
تو برام رسول امید
مثل کوروش واسه بابل
تو برام کشتی نوحی
واسه آرامش این دل
تو مقدس مثه کعبه
مثه ناقوس کلیسا
رمز و رازِ خط میخی
رو کتیبه های زیبا
یه سرود روشنایی
تو کتاب آشو زرتشت
پاک و مؤمن مثه بودا
با تو می شه بدی رو کشت
تویی شوق اولین گام
روی سطح کره ی ماه
شادی ِ ظهور منجی
وقتی سر می رسه از راه
تو حقیقتی پر از نور
توی بیداری و خوابی
تو مثه پیام گاندی
واسه من یه انقلابی
این ترانه ی قدیمی رو برای اولین بار روی سایت آکادمی ترانه قرار دادم که بعد از مدت ها با کمی ویرایش تقدیم شما می کنم
حامد کاوه ئیان
کریم غمخوار
حامد عزیز از دعوتت ممنونم. کارت رو همون شب اول انتشار و حتی بعد از اون دو سه بار خوندم.دو تا ویژگی داری که من با دعوت و بی دعوت مشتری آثارتم.اول اینکه اهل مطالعه هستی و دوم اینکه از طریق ترانه هات می خوای تاثیرات مطالعه رو منتقل کنی و این یک کار فوق العاده هست.با این وجود مواردی هم در این آثار وجود داره که به دقت بیشتری نیاز داره.مثلا اینکه انتقال این داشته ها بعضا هدفمند به نظر نمیاد .در همین اثر و در آغاز ما این بند رو می بینیم: یه غریقم تهِ دریا مثه تایتانیک تو اطلس تو دلم جنگ بد و خوب بدون صلح و آتش بس من از خودم سوال می کنم تشبیهی که در شروع و بیت اول ترانه آوردی چه ارتباطی با بیت دوم این بند داره؟ یا همین موضوع در بند سوم: پُرِ ترس مثه یه خرگوش بینِ حلقه ی یه افعی مثه خودکشی هیتلر توی زیر زمین مخفی آیا هیتلر موقع خودکشی ترس زیادی داشته!(در واقع خودت می دونی که نه تنها هیچ کس شاهد خودکشی هیتلر نبوده بلکه حتی نقل قولهایی مبنی بر اینکه جنازه های سوخته صحنه سازی بوده و تا اواخر دهه هفتاد یا هشتاد این جانی در آمریکای جنوبی زندگی می کرده هم هست)حتی تو بقیه بندها هم کم و بیش این موضوع وجود داره.گرچه این یک الزام نیست ولی به نظر من توی این کار نبودش یک مقدار عدم انسجام به وجود آورده.البته در نیمه دوم کار این نکته چندان مشهود نیست و روایت موفق تری وجود داره.شادباشی @};-
مجید صادقی
سلام حامد جان كار خوبي بود مرسي
ناهید ملکی
كار متفاوت و جالبي بود @};- .فقط يه كم شلوغ بود :-? از همه عصري توش بود @};- @};- @};- @};- . دوست داشتم @};-
حمید محمدی
دوس داشتم @};- @};-
حسن عرب لاریمی
چه جالب واقعا یه ترانه ی نو بود لایک تقدیمت @};- @};-
نیما پیر باوقار
سلام آقای کاوه ئیان کار خوبی بود پر از تصاویر نو اما همین زیاد بودن تصاویر یکم مشکل ایجاد کرده اونقدر زیاد هست که تا میای با یه تصویر ارتبابگیری درگیر تصویری جدید میشی در واقع شلوغ بود بیش از حد نیاز ترانتونون و این کمی من رو حد اقل سر در گم کرد اما در مجموع ترانه جذاب و خوبی بود @};- @};- @};-
نازنين دهقاني
لايك @};-
امین شیخی
سلام حامد جان ترانه خیلی خوبی بود...آفرین =D> شاد باش رفیق @};-
احسان ابوالحسنی
سلام جناب / اولین چیزی که میتونم در مورد این کار بگم اینه که واقعن ایردات وزنی ای که توو کار هست (با توجه به وزن فاعلاتن /فاعلاتن )خیلی توو ذوق میزنه . حتمن یه ویرایش کنید . میگم حتمن چون این کار خوب بود . با اینکه یکی دو تا از تصاویرش خام بود و میشه پرداخت بهتری بهشون اعمال کرد که فک کنم چون وزن تون دو رکنی و کوتاهه یکم دست شاعر و می بنده .ولی مابقی تعابیر و تصاویر خوب بود . و یه نکته دیگه سعی کنید در کارهای دیگه از شلوغی این همه تعبیر بپرهیزید چون برای مخاطب گیج کننده میشه ... @};-
مسعود وزیری
یکی از لایکای این چند وقتم بودی واقعا بع دلم نشست.تعابیرت عالی بود @};- @};- @};-
عليرضا عباسي
سلام حامد جان کم کم داری زبان خودت رو پیدا میکنی @};- @};- @};-
علی اصغر شریفی
=D> @};-
مرسده (زهرا) عباس زاده
likeee استعاره های جالبی داشت . @};- @};-