روزای بارونی
شاهدِ خاطراتِ ماست
همین روزای بارونی
ازم خواستی برم اما
نمیشه رفت به آسونی
یه حرفی داری پنهونه
آخه نگاتو میشناسم
تمومِ لحظه های تو
شده هم چترِ احساسم
اگه گم شم پیشِ چشمات
برایِ من خیلی سخته
واسه مردی که دنیاشو
روی دنیای تو ساخته
قبلِ تصمیمِ آخر باز
کمی وایستا تأمل کن
اگه دیدی که باید رفت
نرو بازم تحمل کن
شاهدِ خاطراتِ ماست
همین روزایِ بارونی
واست میمیرم اون لحظه
بگی بی من نمیتونی