دریا
به نام خدا
وقتی که گفتی عاشق دریا وموجاشی
من موج موهاتُ گرفتم،جزء دریاشم
فک کردم اینطوری میشه با مدّ رویاهام
تنها واسه چن لحظه توو آغوش تو جاشم
هر روزُ بــا دلواپــســـی های نبودِ تو
سر کردمو،روو ماسه های خـیـــس جون دادم
وقتی دلــم تنگِ هــوا وبــوی عـطرت بود
تنها یه تصویر از تو به قلبم نشون دادم
دیــواربـیــن ما فـقـط یک بغض واموندس
بغض گلوی تو که یک عــمره نـتـرکیده
محکم بزن توو گوش من بشکن سکوتت رو
میخوام که گوشم کرشه از حرفای نشنیده
دردم زیاده گریه هام سر رفته از چشمم
هرشب تنم اندازه ی یک شـــهـــر آغوشه
هی انتظارُ میکشم روو ساحل فکرت
شاید یه روز یک قطره از رویاااات سهمم شه
خستم،غروب هرلحظه از چشمااام رد میشه
یــه ماهــیـه تنــها میــون صـید قلـابـم
بازم میگم من عاشق دریا وموجاشم
بازم کنار ماسه های خیس میخوابم