عاشقم باش
عاشقم باش
تو منو سپردهای به جادَهای
که به هیچ جای جهان نمیرسه
چشاتو وا بکن، این خسته منم
منو برگردون از این جاده، بسه
شونههام تکیده از تاول راه
کولهبارم پُرِ دلتنگی و آه
دارم از دست خودم میشکنم
رو زمین، به انتظار یه نگاه
به هوات، تا به کدوم صُب، بی هوا
شونهی ماهُ نوازش بکنم
تا که بیرون بیای از شبِ خودت
چن تا دیگه از تو خواهش بکنم؟
نفسم خورده به سنگ انتظار
داره ملَق میخوره، لنگ میزنه
به شمارههای تو، یه در میون
داره واسهی خودش زنگ میزنه
جادَه از تو خیلی دورم میکنه
نذار این جاده رو تا هست، برم
دیدنت نذار بشه خواب و خیال
عاشقم باش، نذار از دست برم