من اون …
تبریک به خاطر کارگاه ترانه ی " مجید شمس "
خوشبختانه فضای آکادمی آنقدر بزرگ شده که دوستان زیادی را نمی شناسم و بالعکس .
اما دوستان زیادمان باید بشناسند افرادی چون مجید شمس را که بی شک برای یاد دادن حرفهای زیادی دارند .
ترانه نوشتن را نمی شود یاد داد ، اما درست نوشتن را می توان …
****
این هم نوعی از نوشتن بود که می توانستم
من اون …
من اون …
من اون تاکسی ام که توو بوران و برف / به هر شیبِ ممکن تورو می بره
واسه اینکه آرامشت کم نشه / همه ش ضدیخ رو به جون می خره
من اون پوسترِ رنگی ام از ایفِل / که هرجا ببینی بازم می خرَیش
آخه وعده دادی به قلبت یه شب / به رویای خوب پاریس می بریش
من اون عاشقِ سربراه توام / که سر می ده سرتاسرِ تو بشه
می خواد اولش امتحان پس بده / شاید قسمتِ آخرِ تو بشه
من اون کوچه ی کاگلی پیرِ پیر/ که روو بچگی های تو پنجره س
من اون توپِ چِل تیکه ی چینی ام / که جاش توی صندوقچه ی خاطره س
من اون قطعه از خلوتِ بتهوون / که روو کاغذو جاش روی سازِته
من اون " کوچه ملی یه مردِ یه مرد" / که چَن سالِ آهنگِ پیشوازته
من اون عاشقِ سربراه توام / که سر می ده سرتاسرِ تو بشه
می خواد اولش امتحان پس بده / شاید قسمتِ آخرِ تو بشه
من اون لحظه ی خلوتِ مترو اَم / که چشماتو می بندی و راحتی
چشات تشنه ی خوابه اما چه زود / رسیدی به آزادی ِ … لعنتی
آرش توفیقی " دادا "