می خوام برم سفر
توی چشاش زُل می زنم ، روی موهاش گُل می زنم
با لهجهی دوسِت دارم ، سمت صداش پُل مـــی زنم
ســـاده می گم دوسش دارم ، نمـــــی تونم نبینمش
تازه مـیشم وقتی که توُ قــاب نگام مـــی بینمش
ساده س ولی مهربونه ، مث کف دس می مونه
وقتی میـــاد آسمـــونو به ایوونم مـــی کشـــونه
دل شکسته مو میــاد ، با نگاهـــاش بند میزنه
خستگی از تنم میره ، وقتی که لبخند میزنه
ستاره نیس کهکشونه ، از گوش شب آویزونه
میاد یواش رو ایوونم ، پولکاشـــو می پاشونه
هی می پره توُ خواب من ، هی خوابمو می پرونه
پــرنده هــــای غربتو ، توی چشـــام می نشـــونه
دلم می خواد گریه کنم ، اشکامو تنـــها ببــــارم
خـــاطره هاش نمی ذاره ، پلکامو رو هم بذارم
دلُ به جاده میزنم ، می خوام برم سفر سَحَر
نسیم آشنــــا منـــو ، به شهـــر رؤیاهــــام ببــر