***دلشوره***
دلم شور میزنه شاید
به برگشتت امیدی نیست
همه فهمیدن این روزا
آخه چیز جدیدی نیست
نمی دونی چه شبهایی
به عکسات خیره می موندم
تاشاید به تو تلقین شه
توو عشق، دنیامو سوزوندم
با آتیشِ سکوتی که
با بغضت توو دلم کاشتی
با رفتار عجیبی که
نه قهر بودی و نه آشتی
دلم می گیره دیوونه
کجا رفتی؟ کجا بی من؟
هنوز اشکای تنهایی
توو این چشمای آبی من
تو دنیای منی برگرد
به حسِت اعتماد دارم
ازاین حرفای خیلی خوب
توو این سینه زیاد دارم
دارم دلشوره می گیرم
بیا این حسُّو داغون کن
با دوریت عشقو سخت کردی
بیا برگرد و آسون کن
سارا مبصر
@};- @};- @};-
پگاه دهقاني
لايكي سعيد جان @};-
وحید اسماعیل دخت
سلام ترانه پر احساس شما رو خوندم نکاتی به ذهنم میرسه که عرض میکنم خدمتتون: 1-"دلم شور میزنه شاید" : اگر قبول دارید که شاید رو در مقام احتمال به کار میبریم، باید بگم دو جور میشه بهش نگاه کرد اینجا.نگاه اول اینکه "شاید" با " به برگشتت امیدی نیست " خونده بشه( یعنی فرض کنیم شما خواستید بگید، شاید دیگه به برگشتت امیدی نیس) که اگه اینجوری باشه با توجه به اینکه شما در ادامه فرمودید " همه فهمیدن این روزا آخه چیز جدیدی نیست " و از حالت احتمال درش آوردید، پس به نظر میرسه استفاده از شاید اشتباه و در واقع اضافیه؛ نگاه دوم اینکه شما توو بیت آخر فرمودید "دارم دلشوره می گیرم" یعنی منظورتون از "دلم شور میزنه شاید" در بیت اول (شاید دلم شور میزنه ) هست؟!! و خواستید با آوردن "دارم دلشوره می گیرم" در بیت آخر، بین بیت اول و آخر ارتباط برقرار کنید؟یعنی خواستید بگید شک شما در بیت اول به اطمینان در بیت آخر داره بدل میشه؟ به نظرم این غلطه چون دل، یا شور میزنه یا نمیزنه :) و گفتن شاید برای دلشوره غلطه( در واقع نمیشه به دلشوره داشتن شک کرد. یا دارید یا ندارید. استفاده از شک مفهومی نداره اینجا ).پس درکل این شایده اضافس به نظرم 2-در بیت سوم اولا استفاده ار سه تا "با" لطمه زده به ترانه و دوما برقراری ارتباط بین کاشتن آتیش سکوت از طریق بغض کردن معشوق یه کم سخت و گنگه. 3-راجع به قافیه " آبی من" با بقیه موافقم.یه کم نا پختس 4- در بیت پنجم یه جورایی از خودتون تعریف کردید و این کار قشنگی به نظر نمیرسه ای کاش از این مفهوم استفاده میکردید که دردای زیادی دارید توو سینتون نظر شخصی-نه نقد-منو خوندید امیدوارم مثمر ثمر باشه براتون موفق باشید @};-
مجید صادقی
سلام سعید جان کار خوبی بود مرسی
حسن عرب لاریمی
زیبا بود @};- موفق باشید @};- لایک @};-
امین شیخی
سلام سعید جان ترانه ی زیبایی بود...آفرین =D> @};- پسندیدم @};- @};- @};-
حسين عباسي بائي
سلام سعيد جان زيبا بود فقط به نظر بنده توو اين مصرع -----توو این چشمای آبی من-------نتونستي منظورتو برسوني قافيه ي خوبي انتخاب نكردي توو اين مصرع -----با دوریت عشقو سخت کردی------هم حرف ت زياده جسارت بنده رو ببخشيد از ترانت لذت بردم لايك تقديم شما @};-
امین بهاری زاده
سلام سعید عزیز کار بسیار زیبا و پر احساسی بود...آفرین... =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
علی اصغر شریفی
ترانه زیبایی ازتون خوندم با احساس سرودید ریتمش رو دوست داشتم اما یه جا فکر کنم ریتم کار مشکل دار میشه: دلم می گیره دیوونه کجا رفتی؟ کجا بی من؟ هنوز اشکای تنهایی " توو این چشمای آبی من " @};- :-)