آی ؛ تو !
آی ؛ تو که مثل بارونی ، دل میبری به آسونی
تنمو خیس خنده هات ، تا خود ابر می کشونی
آی ؛ تو که مثل بارونی ، دل منو می لرزونی
خاطره های غصه رو ، با بودنت میترسونی
آی ؛ تو که مهربونمی ، همیشه همزبونمی
بین همه نداشته هام ، فقط تویی تموممی
فقط تویی که جون میدی ، به شعر من زبون میدی
تموم حس و حالتو ، تو با چشات نشون میدی
فقط تویی آرامشم ، از زندگیمی خواهشم
پنجره ی خوشبختیم ، باتو رها و وا میشم
آی ؛ تو که شکل خوابمی ، دلیل آه و تابمی
من عکسیم از عاشقی ، تو خود عشق و قابمی
*سیامک*