بذار …

پر از خاطرات ورق خورده ای

بسوزون همه روزای رفته رو

چه تقویم نحسی رو دیوارته

چه جوری میخوای سر کنی هفته رو؟

با این بغض جا مونده توی گلوت

شباتو چه جوری سحر می کنی؟

هنوز بالشت خیس اشکه ولی

نمیخوام که چشماتو ابری کنی

بذار فک کنم بعد من زندگیت

پر از حس آرامش و شادیه

بذار باورم شه واست قبل خواب

گذشت زمان ساده و عادیه

منو خط بزن از خیال شبت

نمیخوام ببینم پر از حسرتی

نذار گریه چشماتو از بر کنه

همین گریه های بد لعنتی!!

بذار باورم شه که دور از منم

می تونی به خوشبختی نزدیک شی

بذار بغضتو زیر پات و بخند

نباید به این گریه تحریک شی

اگرچه ازم دوری اما بذار

بذار فک کنم سهمت آرامشه

بذار باورم شه میذاری یه روز

یکی غیر من تو دلت جا بشه

نباید بذاری هنوزم دلت

واسه دیدنم بیقراری کنه

تمومش کن این قصه رو، هیچ کسی

واسه ما نمیتونه کاری کنه

****
این ترانه کاری ست مشترک بین من و حدیثه اکبری

وقتی فاصله ی چک نویس هایمان به اندازه ی میزهایمان توی کتابخانه بود!!!

https://www.academytaraneh.com/80144کپی شد!
1246
۲۸

  • احمد جعفری «چکاوک» درود شیوا عزیز زیباست @};- @};-
  • امین مرضات سلام خانم گرجی زیبا بود آفرین و بخاطر اینکه ترانه رو دوست داشتم مشکلاتی داشت که باعش شد نقدی بر کارت داشته باشم البته نظر شخصیه منه با اجازه اول کار خیلی خوب شروع کردی مخاطب جذب می شه پر از خاطرات ورق خورده ای بسوزون همه روزای رفته رو چه تقویم نحسی رو دیوارته چه جوری میخوای سر کنی هفته رو؟ مخاطب رو به فکر وا می داره که خاطرات ورق خورده چیه یا تقویم نحس چطور تقویمیه و در ادامه با این بغض جا مونده توی گلوت شباتو چه جوری سحر می کنی؟ و ... راوی داره یک لحظه غم انگیز رو شرح می ده ( چه جوری...) اما استفاده این کلمه در بیت قبل و بیت های بعد مدام پرسش از کارکتر ترانه یا همون مخاطب راوی یک جور خستگی واسه اونی که ترانه رو می خونه به بار میاره استفاده بیرویه نذار و بذار از زیبایی کار کم می کنه و بیت آخر که باید بیتی قوی و پر محتوی باشه بایک جمله امری و خطاب قرار دادن کارکتر اصلی به پایان می رسه نباید بذاری هنوزم دلت واسه دیدنم بیقراری کنه تمومش کن این قصه رو، هیچ کسی واسه ما نمیتونه کاری کنه موفق باشی و منتظر کار جدیدت هستم خواهرم @};- @};- =D> =D> =D>
  • علیرضا رجائی سلام زیبا بود لایک @};-
  • حسن عرب لاریمی زیبا بود لایک @};- @};- @};- @};-
  • پگاه دهقاني بسيار زيبا بود و البته با نظر آقا بابك موافقم عزيزم لايك تقديم احساس زيبات @};- @};- @};- @};-
  • امیرعلی تاج ترانه رو خیلی خوب شروع کردی و تا بندهای اخر ریتم خوبی داشت ولی اخر کار از عیار کارت کم کردی و خوب تمومش نکردید @};- @};- @};-
  • رضا حبیب پور سراپا اگر زرد و پژمرده ايم ولي دل به پاييز نسپرده ايم چو گلدان خالي لب پنجره پر از خاطرات ترك خورده ايم سلام خانم گرجی ترانه بسیار جالب و زیبایی بود قافیه های جالب و به جایی استفاده کردید واقعا لذت بردم مخصوصا با شروعی که داشتید ناخودآگاه من رو غرق در شعر قیصر کردید :-S ممنونم از احساسی که به من بخشیدید @};-
  • مریم جلائی سلام خانم شیوا گرجی عزیز احساس زیبای ترانه تون دلنشین بود.. به شما و دوستتون خانم حدیثه اکبری تبریک میگم.. پیروز باشید @};-
  • علی اصغر شریفی ترانه زیبایی بود لذت بردم =D> @};-
  • سامان جاويدان سلام خیلی خیلی خوب بود دست هردوتون درد نکنه .لایک @};-
  • امین بهاری زاده سلام ترانه ی بسیار زیبا و دلنشینی بود....پر از احساس....آفرین... =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
  • امیر علی کشاورز آفرین*آفرین*آفرین*آفرین* =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> عالی و پر احساس =D> =D> =D> =D> =D> لایک تقدیم شما @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- وقتی در هجوم انبوه راه ها ، راه به جایی نبردیم دلفریبانه ترین بیراهه ها ، کوتاهترین و مطمین ترین راهند....همین
  • فریبا رئیسی (نرجس) بسیار زیبا بوود و خواندنی واقعا به دلم نشست =D> =D> =D> =D> فقط تنها نکته ایی که مد نظرم بوود این که از بذار و نذار زیاد آخر ترانه استفاده شده =D> =D> =D> =D> ترانه خعلی خوبی بوود موفق باشید @};- @};- @};-
    • شیوا گرجی باعث خوشحالیمه که کار به دلتون نشسته باهاتون در مورد بذار و نذار خیلـــــــــــــــــی موافقم خودمم از تکرار بیزارم... ببخشید که کار ادیت نشده ست و مشکلات زیادی داره ممنون از لطفتون
  • سميرا اكبرزاده بسیار زیبا بود خانم گرجی عزیز @};-
  • بابک سلیم ساسانی آفرین به خانم گرجی خیلی زیبا بود قافیه ها واقعا تازه و زیبا بودند کار روون و یکدستی بود فقط: هنوز بالشت خیس اشکه ولی نمیخوام که چشماتو ابری کنی از نظر معنا تضاد داره وقتی بالشش خیس اشکه چشماش ابریه دیگه و گریه های بد لعنتی ترکیب خوبی نبود به نظر من و خیلی زیبا تمومش کردی: نباید بذاری هنوزم دلت واسه دیدنم بیقراری کنه تمومش کن این قصه رو، هیچ کسی واسه ما نمیتونه کاری کنه @};- @};- @};- @};- @};-
    • شیوا گرجی ممنون آقای ساسانی نکته ی خیلی خوبی بود. بهش فک نکرده بودم. حتما تو ادیت کار، این قضیه رو لحاظ می کنم. ممنون که بابتش وقت گذاشتید در مورد ترکیب هم... همینطور، فکر خواهم کرد ممنون دوباره
  • وحید انفرادی عاااااالی بود لایک @};- @};- @};-
  • سعید سروی سلام خانم گرجی عزیز واقعا لذت بردم واقعا عالی بود دلم نیومد ناقص بذارمش ﭘﺮ ﺍﺯ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﻭﺭﻕ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﯼ ﺑﺴﻮﺯﻭﻥ ﻫﻤﻪ ﺭﻭﺯﺍﯼ ﺭﻓﺘﻪ ﺭﻭ ﭼﻪ ﺗﻘﻮﯾﻢ ﻧﺤﺴﯽ ﺭﻭ ﺩﯾﻮﺍﺭﺗﻪ ﭼﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﺳﺮ ﮐﻨﯽ ﻫﻔﺘﻪ ﺭﻭ؟ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺑﻐﺾ ﺟﺎ ﻣﻮﻧﺪﻩ ﺗﻮﯼ ﮔﻠﻮﺕ ﺷﺒﺎﺗﻮ ﭼﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﺳﺤﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ؟ ﻫﻨﻮﺯ ﺑﺎﻟﺸﺖ ﺧﯿﺲ ﺍﺷﮑﻪ ﻭﻟﯽ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻡ ﮐﻪ ﭼﺸﻤﺎﺗﻮ ﺍﺑﺮﯼ ﮐﻨﯽ ﺑﺬﺍﺭ ﻓﮏ ﮐﻨﻢ ﺑﻌﺪ ﻣﻦ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺣﺲ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻭ ﺷﺎﺩﯾﻪ ﺑﺬﺍﺭ ﺑﺎﻭﺭﻡ ﺷﻪ ﻭﺍﺳﺖ ﻗﺒﻞ ﺧﻮﺍﺏ ﮔﺬﺷﺖ ﺯﻣﺎﻥ ﺳﺎﺩﻩ ﻭ ﻋﺎﺩﯾﻪ ﻣﻨﻮ ﺧﻂ ﺑﺰﻥ ﺍﺯ ﺧﯿﺎﻝ ﺷﺒﺖ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻡ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺣﺴﺮﺗﯽ ﻧﺬﺍﺭ ﮔﺮﯾﻪ ﭼﺸﻤﺎﺗﻮ ﺍﺯ ﺑﺮ ﮐﻨﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﮔﺮﯾﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﺪ ﻟﻌﻨﺘﯽ !! ﺑﺬﺍﺭ ﺑﺎﻭﺭﻡ ﺷﻪ ﮐﻪ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﻣﻨﻢ ﻣﯽ ﺗﻮﻧﯽ ﺑﻪ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺷﯽ ﺑﺬﺍﺭ ﺑﻐﻀﺘﻮ ﺯﯾﺮ ﭘﺎﺕ ﻭ ﺑﺨﻨﺪ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﮔﺮﯾﻪ ﺗﺤﺮﯾﮏ ﺷﯽ ﺍﮔﺮﭼﻪ ﺍﺯﻡ ﺩﻭﺭﯼ ﺍﻣﺎ ﺑﺬﺍﺭ ﺑﺬﺍﺭ ﻓﮏ ﮐﻨﻢ ﺳﻬﻤﺖ ﺁﺭﺍﻣﺸﻪ ﺑﺬﺍﺭ ﺑﺎﻭﺭﻡ ﺷﻪ ﻣﯿﺬﺍﺭﯼ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﮑﯽ ﻏﯿﺮ ﻣﻦ ﺗﻮ ﺩﻟﺖ ﺟﺎ ﺑﺸﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﺬﺍﺭﯼ ﻫﻨﻮﺯﻡ ﺩﻟﺖ ﻭﺍﺳﻪ ﺩﯾﺪﻧﻢ ﺑﯿﻘﺮﺍﺭﯼ ﮐﻨﻪ ﺗﻤﻮﻣﺶ ﮐﻦ ﺍﯾﻦ ﻗﺼﻪ ﺭﻭ، ﻫﯿﭻ ﮐﺴﯽ ﻭﺍﺳﻪ ﻣﺎ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﻪ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻨﻪ لاییبیییییییییییییک