"حوّا" برو…"آدم" بخواب
{به نام ایزد منّان}
سلام به نگاه های ایده ساز،امیدوارم پسند بشه.
.. . .. . .. . .. . .. . .. . .. . .. . .. . .. . .. .
"حوّا" برو…"آدم" بخواب
چقد خنده شدم تو شبهای لعنتی
به جای بغضم هی لبامو میگزیدم
رد میشدم از مرگ و میرسیدم به تو
الانم احساس مُرده ی تورو دیدم
مردی ندیدی از من،خودت مردونه باش
بجای ظرافت، نقش ضخامت بردار
شبها رو بی اراده شو، هی فریاد کن
تا صبح بیداری بکش بغضو نگهدار
نگو روزهای تیره و شبهای روشن
این خورشیدت که همیشه انگار خوابیده
تو با خودت این فانوس اجبار و ببر
انگار دنیا به جای آدم، سگ زاییده
از اینجا تا خودم یه دنیا بی راهه اس
به تو رسیدن اما راهم همش راسته
توی خلصه ی انتخاب تو کج نمیرم
وقتی یه بی راهه هست که تورو خواسته
تو این خلاء هم میشه هوا رو حس کرد
وقتی که سگ بودن به "آدم" شرف داره
حوّا برو که دیگه جای تو خالی نیس
"آدم" بخواب که این سگ همیشه بیداره