بی شماره

بی شمار
نفس؛ نفس دوباره ببین چه بیشماره
ببین به قلب خستم رنگای غم می باره
*
ببین به پات نشستم تو این غبار جاده
ببین منو شکستی چه بی ریا ؛ چه ساده
ببین منو چه آسون؛ به دست غم سپردی به جای خوب قصه هرگز منو نبردی

دلم حریم امن همیشگی نداره چشام مثال ابرا؛ بارون غم می باره
شبای بی تو بودن ؛شبای انتظاره دلم غریب و تنها ، همیشه بی قراره

دوباره باز دمیده؛ حسرت یک سپیده
می ترسم از یه قصه
بگن همه تودنیا، چشات منو ندیده
ببین دلم شکسته،
تو این غروب خسته

ببین واسم چی مونده؛
یه بغض دل شکسته
*
نفس؛ نفس دوباره ببین چه بی شماره(بی شمار)
ببین به قلب خستم رنگای غم می باره
ببین منو شکستی تو این غبار جاده
ببین به پات نشستم چه بی ریا چه ساده
ببین دلم شکسته تو این غروب خسته
ببین واسم چی مونده یه بغض دل شکسته
ترانه سرا: سید هادی سجادی تهران- ۱۲/۱۰/۱۳۹۱

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/79170کپی شد!
1189
۱۵