سیاه سفید!
قلب پاکت عشق من چی می کشه
زیر شلاق نگاه مادرت
از سفیدی ِ تن ِ تو چی می خواد
این کمربند سیاه پدرت
۰۰۰
مانتوی فسفری و کفشای ِ سِت
روسری و شال رنگیت یه طر ف
خیرگی مردم دهن گشاد
واسه دیدن قشنگیت یه طرف!
پلک رو هم گذاشتن یواشکیت
واسه داغ بی قرارات یه چیز ِ
سر کار گذاشتن پیاده رو
تو شلوغی قرارات یه چیز ِ
ای که قد کشیدنت رسید به ماه!
تویی که کرده بلوغ زیباترت،
تو که غصه هات زمینی ان هنوز
کی تو این زمینه کرده باورت؟!
زنگ پیشوازت ُ شیش و هشت نذار
تویی که الهه ی نازی خودت!
رو به غصه هات یه جور دیگه بخند
تا نبازی توی این بازی [ خودت ]!!
تو دلت روشنه ، آره ظاهرن
توی این سیاهی ها گم نمیشی
اما ظاهرت یه چیز دیگه میگه
تو حریف حرف مردم نمیشی..
….
قلب پاکت عشق من چی میکشه
زیر شلاق نگاه مادرت !
از سفیدی تن تو چی می خواد
این کمربند سیاه پدرت!..