جدا که میشم از چشمات
جدا که میشم از چشمات
ببین هر لحظه غمگینم
یه دنیا حسِ تنهایی
تو این ویرونه می بینم
همین دیروز دستاتو
گرفتم توی آغوشم
که حتی تا همین حالا
صدات پیچیده تو گوشم
تو که می گفتی خودخواهم
تو که می گفتی از سنگم
کجایی تا ببینی من
برات بدجوری دلتنگم
جدا که میشم از چشمات
پر از احساسِ تشویشم
بگو کی فکرشو می کرد
که انقدر عاشقت میشم
من آغوش تو رو می خوام
که اشکامو بپوشونه
هجوم آورده رو قلبم
در و دیوار این خونه
دیگه از هرچی این دنیا
بجز تو داره بیزارم
برام بسه از این رویا
همین قدر که دوست دارم
Mohammad374sh@yahoo.com
سمیه سرتنگی
سلام ودرود بر شما چه ترانه زیبایی بود حالک جااومد افرین ولایککککککککککککککک تقدیمت
مجید صادقی
سلام محمد جان ترانه خوب و زيبايي بود مرسي
آزاده ربانی
سلام جناب ساسانی بسیار زیاد از ترانه تون خوشم آمد ..بسیار لطیف و پراز احساس و دلنشین و صدالبته که بسیار زیبا .آفرین. =D> @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- =D>
امین بهاری زاده
سلام کار زیبا و دلنشینی بود... =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
علی اصغر شریفی
ترانه خوب و زیبایی بود @};- :-)
میترا باقری
درود جناب ساسانی زیبا بود @};- @};- @};-