بیا چند لحظه ای بیشتر
بیا چند لحظه ای بیشتر
تو قلبِ تیره غوغا کن
واسه این خسته ی تکرار
شروعِ تازه معنا کن
شروعی که با عشوه هات
داره دیوونه وار میشه
بیا که با حضورِ خود
خزونِ من بهار میشه
ببین شِکوه زیاد دارم
از تلخیه کنایه ها
از کابوسِ نصیحت ها
از تکرارِ گلایه ها
ببین شِکوه زیاد دارم
از این دردی که درمون نیس
از این آغوشِ بیزاری
از این زخمی که پنهون نیس
بیا مهمونِ قلبم باش
که تو دنیای احساسی
بیا بارونِ مرهم باش
که تو نایابیُ خاصی
واسم لحظه ای کافیه
که توی قلبِ تو جا شم
مثِ شریانی تو خونت
بمیخوام که برقرار باشم