بغض
کنارم که هستی دلم محکمه
نمی ترسم از پابد روزگار
من از درک بی تو شدن عاجزم
از احساس من پاتو بیرون نذار
دلم یک جزیره س توو دریای عشق
که می تونی تنهایی شو پر کنی
بری غرق میشم توو مردابی که
نمی تونی حتی تصور کنی
به تو اون قدر سخت وابسته ام
که حتی خودم از خودم دلخورم
میخوام دور شم از خیالت ولی
من از هر طرف به تو بر می خورم
منو زیر چترت نگاهت بگیر
بذار توو چشات بغضمو وا کنم
پر از گریه های نباریدمو
می خوام شهر و این بار دریا کنم