عشق و هوس
تو ازدحام این تردد کم میارم
دیگه دلت دلتنگ اون روزا نمی شه
اونقدر این روزا سر قلبت شلوغه
که جای خالی واسه من پیدا نمیشه
روزی که غم مهمون قلب بی کست بود
من جای غم شادی رو تو قلبت نشوندم
چی شد که هر لحظه دلت میل یکی کرد
چی شد که من اون گوشه قلبت نموندم
یه کمی به خود بیا قصه اینه
ظاهرت مردم و راضی می کنه
مث توپ فوتبالی توی زمین
هر کسی یه جوری بازی میکنه
اگه این پنجره رو وا نکنی
اون هوای سمی موندگار میشه
ذره ذره که نمیاد طرفت
یه دفه روی سرت هوار میشه
یادت میاد گفتی مث خون تو رگامی
کهنه شدم ، قلبت یه خون تازه می خواس
غافل از اینکه سرخی خون نیس ، شرابه
عشق و هوس هر دو شروعش یه معماس
تا کی می خوایی مثل یه بازیچه بمونی
برگرد فرصت داره از دست تو میره
تو ازدحام این هوس های پوشالی
قلب تو هم رنگ هوس داره می گیره