راه و بی راه
امشب برایم یک مسکن باش
آغوش من محتاج تسکینه
بی هرم آغوشت دل خستم
فردا رو به چشمش نمی بینه
وقتی نباشی تو هراس شب
از جای خالیه تو می ترسم
مثل کسی که گم شده راهش
آدرس تو از کوچه می پرسم
توی کدوم راه بی نشون رفتی
که دوریت تا بی نهایت بود
یه جوری سوختم در نبودت که
انگار جهنم رد پایت بود
بازنده بازی منم وقتی
تو از من و این کوچه دلگیری
توی چشام خیره میشی میگی
از حوصلم داری تو سر میری
من گم شدم تو خلوت محضم
باید من و پیدا کنی امشب
هستیم و دادم تا بمونی تو
امشب ادا کن حق این مطلب