این آخریشه
تا کوچه فردا دیگه راهی نمونده
دستم بگیر و من و از امروز جدا کن
یک بار اسمم رو بگو از عمق جونت
بعد انعکاس لحن زیباتو نگا کن
باور نداری که محبت کیمیا نیست
یه قطره شو تا اوج دریا رو ببینی
حالا برای باور اون قلب سنگت
یه گل بیار تا یه گلستونو بچینی
هر کار کردم تا که از چشمت نیفتم
هر راه رفتم تا چشات من رو ببینه
توی غرور کاذبت یه عمره حبسی
کم لطفی انگاری که با قلبت عجینه
عمری تو احساسم رو به بازی گرفتی
عقلم داره جون میده از چیزی که دیده
با این محبت هام دل سنگ آب میشد
حیرون و مبهوتم خدا چی آفریده
قلبت رو بردار و ببر تا صفحه بعد
یه دفتر ساده مث من پیدا میشه
هر جور که خواستی نقش بستی با دروغات
دیگه تموم شد دفترم این آخریشه