" زن "
یک زن فقط میتونه عاشق شه
با این که میـــــــــدونه نمیمونی
دنیاشو تــو چشمات می سازه
هرچند چــــــشماشو نمیخونی
یک زن فقط میتونه حــسش رو
بی واهمه رو جــــــاده بنویسه
هرشــب تو آغوشش بخوابی و
هــرگز نفهمی بالِشِش خیسه
یک زن پر از احساسِ آغـــوشه
وقتی که تو دســتاشو میگیری
وقتی ببینه پا به پاش هـستی
مـــــردونه تا آخر باهاش میری
زن باعثِ تمدیدِ هر قَـــــــــــرنه
اصلا بدونِ زن جــهان مُردَست
بی زن تو دنیــــــــا رو تصور کن
هر مردِ دنیایی یه اَفسُردَست
.
.
.
.
.