معضلی به نام قافیه!!
شش ایراد تقریبا رایج قافیه در بین ترانه سرایان جوان:
(مقدمه: در اینکه ترانه روی ملودی نوشته می شود و چیزی به نام ایراد وزنی واقعا جای چندانی در بررسی آن ندارد شکی نیست. در اینکه قافیه در ترانه اجباری نیست و عزیزانی همچون «شهیار قنبری» در بعضی آثارشان از آن عبور کرده اند شکی نیست. اما نمی توان از این موضوع به راحتی رد شد که بسیاری از ایرادات وزنی و قافیه ای در کار دوستان جوان از ندانستن یا عدم توجه است تا ساختارشکنی و رسیدن به کشف هایی تازه…
مطمئنا هدف از این متن دوستانی نیستند که با آگاهی کامل از اصول ادبی، برای خلق فضایی تازه گاهی از آنها فراروی می کنند بلکه یادآوری این نکته است که در ترانه یکی از مهمترین هدف های ما بخش موسیقیایی کلام است که عدم توجه به قافیه و ملودی و… باعث می شود گوش مخاطب آزار ببیند. هدف من آن است که به جای پرداختن به وزن و قافیه و… در جلسات نقد، به نقدی عمیق تر و علمی تر پرداخته و وقت خود را در این جلسات تلف نکنیم…
در هر صورت به عنوان یک شاعر و ترانه سرا، خوشحال می شوم با شیر کردن این مطلب، شما هم در رفع ایرادات رایج دوستانتان شریک باشید!)
چیزی که ایراد نیست: در بسیاری از جلسات دیده ام که قافیه ی سماعی یا گوشی را در ترانه ایراد می دانند. بر همگان واضح و مبرهن است که اگر بتوان قافیه ی سماعی (قافیه کردن حروفی که شکل متفاوت اما در فارسی صدای یکسانی دارند مثل: ز، ض، ظ، ذ) را در «شعر» ایراد دانست با توجه به شنیداری بودن موزیک و «ترانه» نمی توان آن را در اینجا ضعف یا ایراد محسوب کرد. پس وقتی ترانه سرا «محضه» و «لحظه» را قافیه می کند نه گوش ما اذیت می شود و نه در ترانه ی معاصر می توان آن را ایراد دانست.
۱- قافیه کردن مصوت های کوتاه یا مصوت بلند «ای» با هم:
در اینکه دو مصوت بلند «ا» و «او» را می توان به خاطر کشیدگی زیاد آنها با هم قافیه کرد شکی نیست. مثلا «سرما» با «دریا» فقط به خاطر «ا» مشترک هم قافیه هستند یا همچنین «ترسو» و «اخمو». در اینجور موارد ما توصیه می کنیم برای افزایش موسیقی کلام، ترانه سرا با وجود درست بودن، حروف مشترک بیشتری را لحاظ کند. مثلا «دریا» را با «آیا» قافیه کرده و حرف «ی» را هم مشترک بگیرد و موسیقی حتی می تواند بیشتر شده و «دریا» را با «پریا» قافیه کنیم. اما مشکل در آنجایی ظهور پیدا می کند که مصوت کوتاه یا مصوت بلند «ای» در انتهای کلمه باشد.
در اینجور موارد ما مصوت کوتاه یا «ای» را حذف می کنیم و بقیه ی کلمه باید همقافیه باشد مثلا وقتی دو کلمه ی «خنده» و «ساده» را داریم در واقع «خند ِ» و «ساد ِ» بوده. پس باید «خند» و «ساد» قافیه باشند که می بینیم نمی شود اما مثلا «خنده» و بنده» هم قافیه هستند. یا مثلا «بازی» و «روزی» قافیه نمی شوند چون «باز» و «روز» قافیه نیستند!
البته یادمان باشد که مثلا کلماتی مثل «له»، «گره»، «مه» و… با کسره تمام نشده و در واقع با «هـ» تمام می شوند پس می توانند با هم قافیه محسوب شوند.
همچنین یک نکته ی خیلی مهم آن است که اگر حرفی روی متحرک باشد مثل همان مثال «خنده» که حرف «دال» کسره دارد، مصوت کوتاه قبل از آن می تواند تغییر کند پس «خـَنده» و «گـُنده» می توانند با هم قافیه شوند هرچند در ترانه برای حفظ موسیقی بیشتر، کمتر از این اختیار استفاده می کنیم.
۲- عدم رعایت حرف «قید»:
وقتی ما دو کلمه ی «دست» و «مست» را قافیه می کنیم می دانیم که از آخرین مصوت به بعد تمام حروف باید یکی باشند. حرف «ت» را روی و حرف «س» را قید می نامیم. اگر این حرف قید تغییر کند در واقع قافیه غلط است. البته افرادی مثل مولانا گاهی این قاعده را رعایت نکرده اند اما چون به موسیقی کلام لطمه می زند رعایتش در ترانه ضروری تر است.
مثلا کلمه ی «درز» با «سبز» نمی تواند قافیه شود یا «درفش» با «فرش» نمی تواند هم قافیه باشد چون در مثال اول حروف «ر» و «ب» و در مثال دوم حروف «ف» و «ر» متفاوت هستند. مثلا قافیه ی مناسب برای «درز» کلمه ی «مرز» و برای «درفش» کلمه ی «بنفش» می باشد.
۳- قافیه پنداشتن شناسه ها، پسوندها و… (ایطاء و قوافی شایگان):
پسوندهایی که به کلمه اضافه شده و دارای یک معنی می باشد جزء قافیه نیستند. مثلا «دانشمند» و «کارمند» از دو رکن «دانش» و «کار» به همراه کلمه ی «مند» ساخته شده اند پس در واقع «مند» جزء ردیف بوده و می بینیم که «دانش» و «کار» هیچ حرف مشترکی برای قافیه شدن ندارند.
مثلا وقتی می گوییم «مالش» و «آرامش» هر دو پسوند «ش» به یک معنا و برای ساخت اسم استفاده شده و می بینیم که «مال» و «آرام» به هیچ وجه قافیه نیستند.
مثلا در «جوانان» و «درختان» حروف «ان» برای جمع به کار رفته و مشخص است که «جوان» و «درخت» قافیه نیستند
مثلا در «زیباتر» و «بهتر» پسوند «تر» صفت تفصیلی بوده و مشخص است که «زیبا» و «به» قافیه نمی شوند
مثلا در «قلبم» و «خوبم» حرف «م» به معنای «من» بوده و می بینیم که «قلب» و «خوب» هم نمی توانند با هم قافیه باشند
مثلا در «گلا» و «خیالا» علامت «ا» نشانه ی جمع در محاوره بوده و مطمئنا «گل» و «خیال» هم قافیه نیستند
و…
۴- قافیه کردن افعال مرکب:
مطمئنا «دست زدن» «جا زدن» با هم قافیه نیستند حتی اگر در هیچ کدام «زدن» معنای اصلی خودش را نداشته باشد و یکسان نباشد. گاهی در بعضی موزیک ها می بینیم که بر اثر این اشتباه و «جناس» پنداشتن افعال، کلا شعر فقط ردیف دارد و اصلا قافیه ندارد!!
۵- یکسان نگرفتن مصوت قبل از حرف روی:
مصوت قبل از حرف روی هم جز استثنایی که در انتهای مورد ۱ ذکر کردم باید یکی باشد پس کلمه ای مثل «پاک» با «خوک» یا کلماتی مثل «بَد» و «شُد» هرگز با هم نمی توانند قافیه شوند.
در همان استثنایی هم که گفته شد فقط مصوت های کوتاه می توانند تغییر کنند و مثلا هرگز دو کلمه ی «دیدم» و «بودم» نمی توانند قافیه شوند.
۶- قافیه کردن حروفی که شبیه به هم اما متفاوت هستند:
مثلا کلمه ی «مرگ» و ترک» اگرچه ظاهری شبیه و وزن یکسانی هم در چرخش زبانی دارند اما هرگز نمی توانند با هم قافیه شوند. همینجور است کلماتی مثل شک و سگ یا هر دو حرف مشابه دیگر…
■
در هر صورت توجه به این ۶ نکته، اگر با خلاقیت، نوآوری، اندیشه، عاطفه و… همراه شود می تواند باعث خلق ترانه هایی زیباتر در ادبیات فارسی شود. نکته ای که متاسفانه بسیاری از دوستان جوان به خاطر وضعیت خاص ترانه ی پاپ به آن توجه نمی کنند.
من امروز حدود یک ساعت شبکه ای به نام ایران میوزیک را تماشا کردم که از حدود ۱۰ تا ۱۵ کاری که پخش شد فقط ۲ کار دارای قوافی سالم بودند که در کنار ایرادات وحشتناکی که به موزیک آثار و اندیشه ی ترانه ها وارد بود این موضوع پیش پا افتاده (قافیه) که آموختنش شاید تنها یک ساعت زمان ببرد بسیار آزاردهنده بود. امیدوارم انتشار و پخش این متن توسط ترانه سرایان خوب کشور (که ترانه هایشان همیشه کلاسی آموزشی برای جوانترها بوده) بتواند عزیزانی را که تازه به این مسیر آمده اند از پاره ای اشتباهات دور کند.
به قلم دکتر مهدی موسوی
زمستان ۹۱