ولیکن زن نبودی
میام خونه،دوباره خونه سرده
میبینم هستی،میخوام که نباشی
به جای تو در و دیوار خونه
همه میگن بهم خسته نباشی
***
با اون چایی که تو پیشم میزاری
نمیره خستگی از روی دوشم
قیافت مرگو توو چشمام میاره
به جای چایی دارم زهر مینوشم
***
به جای شونهات که مال من نیست
همیشه سر روی دیوار میزارم
همه حرفامو با عکس تو میگم
خودت رو که یه عمریه ندارم
***
همون وقتی که چشمام در پیت بود
به دنبالت اومد ، اما ندیدت
همه دوستات دارن میگن مبارک
بهت میاد لباسای جدیدت
***
غرورم جراتو از من میگیره
که تا صبح بی تو از غصه نمیرم
ولی وقتی که صبرم طاق میشه
با گریه بالشو بغل میگیرم
***
کجای راهمو کج رفته بودم
که به این روز بد افتاده حالم
داری داد میزنی که جونم آزاد
میبخشی، مهرتم کردی حلالم
***
دلم وقتی که از عشق تو میسوخت
بهم تهمت زدی که سرد بودم
تموم میکردم این کابوس تلخو
اگر اندازه ی تو مَرد بودم
***
تورو خواستم ،چه رویای قشنگی
ولی هیچوقت برای من نبودی
از اول هم تو یک همسر نبودی
اگر بودی ،ولیکن زن نبودی