رویا
درگیر رویاتم ، بازم مثه هر شب
بازم عجب حالی ، عشق و جنون و تب
چشمامو میبندم ، تا خواب من باشی
رویای شیرینه ، یه کوهکن باشی
تو خواب من هر شب ، چه قصه ای میگی؟
عاشق تَرَم هر روز ، خودت که میبینی
این عشق میخنده ، با هر نگاه تو
دستای من تو خواب ، میگیره دستاتو
معتادتم هر شب ، معتادتم هر روز
میخندی آهسته ، آهسته و مرموز
بیداری ممنوعه ، من عمریه خوابم
هر روز و هر لحظه، در گیر رویاتم