اقیانوسی
همیشه از خدا گله مند بودم بخاطر خواسته هایی که بهشون نمیرسیدم ولی غافل بودم از چیزهایی که بهم داده و من نمیبینم و اتفاقن خیلی ها حسرت همون چیزا رو میخورن…. مثلن مدتی قبل که اون سانحه ی تصادف برام رخ داد تموم آرزوم این بود که بتونم سرپا بایستم و دوباره راه رفتن رو تجربه کنم که خدا رو شکر…
هیچوقت به اندازه این روزا به خدا نزدیک نبودم… خدایا شکرت بخاطر تموم چیزهایی که بهم ندادی…
.
به تو میرسم یه روزی
تو شب یه جنگل سرد
زخمی از یه بغض کهنه م
مهربونم بیا برگرد
مث اون جیغ بنفشم
مث مجنونی یک بید
برای به تو رسیدن
باید آسمونو بوسید
مث اقیانوسی؛ تا که غرقت میشم؛ تو منو پس میزنی
چش به رات میشینم؛ تا که تو برگردی؛ آخه تو مال منی
رج به رج سایه به سایه
انعکاس لحظه هاتم
نقش اون پلنگ خسته
رو تن ماه شباتم
اگه از زمین بریدی
رفتی آسمون که ماه شی
دیگه حرفی ندارم تا
مرحم دل سیاه شی
مث اقیانوسی؛ تا که غرقت میشم؛ تو منو پس میزنی
چش به رات میشینم؛ تا که تو برگردی؛ آخه تو مال منی
.
معشوق من آدم باگذشتی بود؛
از من هم گذشت…