دارم پیر میشم
از اون روزی که دستاشو گرفتی/دارم توی خودم نابود میشم
رفیق هر شبم سیگار بوده/که با هرنخ کنارش دود میشم
نمیدونم حقیقت داره یا نه/که چشمات از نگاهم سرد بوده
تو این سرمای شبهای نبودت/یه فندک با تنم همدرد بوده
"من این روزا نمیفهمم خودم رو
با هرکی پیشمه درگیر میشم
چجوری اینقدر بیرحم میشی
بگیر دستامو دارم پیر میشم"
پر از تشویش و حرفای نگفتم/تنم سرده ولی آتشفشونم
جای رژلبت رو گونه ی اون/داره بد جوری امشب میسوزونم
دیگه راهی این بازی نمیشم/برام سخته بلاتکلیف باشم
خودت باعث شدی با حس نفرت/به احساسم بهت بی اعتنا شم
"من این روزا نمیفهمم خودم رو
با هرکی پیشمه درگیر میشم
چجوری اینقدر بیرحم میشی
بگیر دستامو دارم پیر میشم"
(محمدرضا عصارزاده)