نقطه چین
من نقطه چین بعد یک اما.. من فاصله بعد یه تردیدم
تو نقطه ی پایان یک جمله. حسی که هر شب خواب می دیدم
تو خط خوانای کتاب شعر.. من خط گیج مشق شب می شم
از این همه تکرار بیزارم … مثل کلاه آی آتیشم
این جمله بی اسم تو کامل نیست “من عاشق…” جای تو خالی موند
اسم تو چسبیده به اسم اون.. این فاجعه قلب منُ سوزوند
من با تو کامل می شدم اما..افسوس دیر اسم تو رو دیدم
افسوس تو سطرای این قصه من از حضور عشق ترسیدم
کاشکی که تو پایان من بودی پایان خوب قصه های من
خطی بکش رو ترس دیروزم خطی بکش رو غصه های من
هر شب تو خوابم جای خالی رو با اسم زیبای تو پر کردم
تو خواب و بیداری همش دارم دور سر اسم تو می گردم