رویایی
گذشته ساعت از بودن
ولی ما بی چرا هستیم
یه دنیا تو کف ما و
در و رو به جهان بستیم
شب از تعبیر بیداری
سر از پاهاش نمیشناسه
ما بیداریم…نمیدونم…
به شب آخه چی می ماسه
کلید برق و خاموش کن
خودت روشن تر از ماهی
میون گریه لبخند و
توی بیراهه یک راهی
کلاه و شال و یک پالتو
شب برفی و نور ماه
صدای بوق ماشین ها
بخار پر تب یک آه
نت آغوشتو پر کن
روی پارتیتور رویا
پری قصه های من
پر از جادوگره دنیا
«کیتارو» ملودی هاشو
به چشمای تو مدیونه
تو وقتی ساکتی حتی
فرانکلینم نمیخونه
توی این کادر خواب آلود
بزن لبخند و به دوربین
تو این کشتی بی عرشه
هواپیمای بی کابین
یه شهر و سینما کردیم
با فیلم«سیبای ایزاک»
یه فیلم ساخت آینده
به کارگردانی هیچکاک
واسم لبهاتو تجویز کن
مریضم کرده تنهایی
توهم میزنم هر شب؛
همش میبینم اینجایی
ببین از تندی لبهات
پماد سوختگی گم شد
یه دکتر توی قلب من
دچار دفع گندم شد
گذشته بودن از ساعت
من و تو همچنان هستیم
یه دنیا تو کف ما و
در و رو به جهان بستیم
بهارناز اویسی
=D> @};-
احمد احمدی
طرح جدید بود خیلی خوبه که خلاقیت میتونید خیلی خوب بهره ببرید از خلاقیتتون اما به دل من ننشست احتمالا بخاطر ارتباط برقرار نکردن با اسامیه خاصه موفق باشید به امید نگاه های مهربان
امین بهاری زاده
=D> =D> @};- @};- @};-
فریبا رستگار
سلام آقای کمالی،من ترانتون واحساسش رو خیلی دوست داشتم بعضی جاها منم احساس کردم وزن اشکال داره،اما جدا از وزن بندای خیلی قشنگی هم توو کارتون خوندم :-x :-x کلید برق و خاموش کن،خودت روشن تر از ماهی =D> نت آغوشتو پر کن،روی پارتیتور رویا،پری قصه های من،پر از جادوگره دنیا =D> =D> :-x واسم لبهاتو تجویز کن،مریضم کرده تنهایی،توهم میزنم هر شب؛،همش میبینم اینجایی =D> و...قطعا لایک
ديانا سكوت
سلام :-) @};- گذشته ساعت از بودن ولی ما بی چرا هستیم یه دنیا تو کف ما و در و رو به جهان بستیم =D> =D> =D>
مجید صادقی
@};- @};- @};-
صادق شيخي
@};-
سید ایمان پورحسینی
@};-