چشای تو …
چشات آرامشی به شبهام داد
که من مشتاق اون هستم
می خوام که با تو بنشینم
می خوام که از تو بگریزم
چشات حال منو اونقدر
خدایی کرد و بالا برد
که یک دفعه می خوام باتو
برای عشق ، برای عشق فانی شم
یه حس خاص
یه طعم خاص
یه رنگ خاص تو چشماته
که من مدیونشون هستم
فقط با تو می دونم که
همه دنیا قشنگ میشه
تو رویای دلم هستی
تو بالاتر از این هستی
که من مشتاق اون هستم
می خوام که با تو بنشینم
می خوام که از تو بگریزم