دنگ دنگ صدات
وقتی دنگ دنگ ِ صدات ، ( روزه می گیره می میرم)
خواب میره دوسِت دارم روی لبات ، سر به زیرم
چه مبارک سحری میشه ، با افطار قُپات ! ؟
دلم تکلیفش سوا ؛ چیکار کنم با ضمیرم ؟
آخه رنگ عاشقی ، عین چیشاته عزیزم
با نگا تو صورتت ! ، پام سریده ! بی تقصیرم !
من که لقوه ی نبودم ، دلم تو سینه هُری ریخت
نمیخوای برش داری؟ ، تا وقتی که به زنجیرم! ؟
هرچی فکراش می کنم ، حوّای روزگار توئی
چرو آدم نمیشم ؟ ، گندم و سیب ِ تقدیرم !
ماه مرداد اومد و ، هنوز نگفتم میخوامت
فال زدم خوب اومده ، در انتظار شهریرم *
فکر نکن اگر جواب رد بدی ، هِرّی میرم !
مثل دستبندم و سینه ریز و شال کشمیرم
به خدا از سر شب ، تا به سحر یخ میزنم
وقتی تلفن میزنی ، الو میشه ، سردسیرم
روزا مثل سگ ولگرد و شبا چون بوف کور
وغ وغ ساهاب می خونم ، صادق بی تفسیرم
گل اناری میشم از خیال خوابی که دیدم
آیِنه دروغ میگه ، (مذاب ِ رو به تقطیرم)
دوسی جون چیکار کنم ؟ دلم جوونی میکنه !
بخدا دوسش میدارم ، که ایجوری اسیرم !
دیگه کفرم دراومد ، قافیه ها حال نمیدن !
ردیفش ضمیر میم ، اسیر وزن و تصویرم !
قلب تعمیری من ، یه مدتی شرطی شده
ولتاژش کم ، فرکانسش بالو ، آمپر می گیرم !