ترانه لحظه ها از اسحاق تتا
لحظه های من شده تیره و تار
همدم تنهایی من شده یه گیتار
خاطره ی تو از یادم نمیره
خونه بی حضور تو دلگیره
بزار یکبار تو لحظه دیدار
درآغوشت بگیرم واسه آخرین بار
بی تو یه جسم سردم
پر از غم و دردم
بزار دستاتو بگیرم
نزار تو تنهایی بمیرم
یه راهی پیش روم بزار
خسته شدم از این انتظار
بگو قلبت واسه من میکوبه
اگه نباشی این دل آشوبه
بی تو یه جسم سردم
پر از غم و دردم
بزار دستاتو بگیرم
نزار تو تنهایی بمیرم
اسحاق
ممنونم از دیدگاهتون @};-
صادق شيخي
@};-
یاسمن شکفته
سلام دوست گرامی @};- @};- ترانتون رو با احساس خوندم! هرچند اشتباه تایپی زیاد داشتین حضور ، نذار ، بذار.... دوستان به وزن و ریتم کارتون اشاره کردن ، و هیمنطور اینکه مطالعه ی بیشتر داشته باشید و بیشتر بشنوید. مشخصه که با قوافی آشنایی دارید، و این گام بزرگی برای شماست. انشاءالله ترانه ی بعدیتون بهترین باشه @};- با آرزوی توفیق روزافزون شما
علی یاری
درود خوش اومدید همونطور که بچه ها گفتن وزن خیلی ایراد داره
احمداکملی
سلام لایک @};-
مجید صادقی
سلام اسحاق جان خوش اومدی با مطالعه و خوندن کارای بچه ها و راهنماییاشون تو همین آکادمی خیلی بهتر می تونیم بنویسیم موفق باشی دوست من
امین بهاری زاده
سلام کار خوبی بود. @};- @};- @};-
مریم جعفرزاده
سلام دوست عزیز کار خوبی بود اما وزن ایرادهایی داشت که قطعا به مرور این ها رفع میشه و کارهاتون به بهترین شکل میرسه لحظه هاتون پر از احساس و ترانه @};- @};-
معصومه قریشی
درود اولین باره ازتون می خوام ، به آکادمی خوش اومدید . کمی وزن ایراد داره که امیدوارم با بیشتر بودن در این فضا و خوندن کار بچه های قوی بهتر باشه ترانههای بعدیتون . لایک @};-
احمداکملی
معصومه خانوم من هرجا میرم تو اولی بابا چه پشتکاری داری ماشالا ;))
