بی نشون
مومن و خاموش،دستاش چه سردِ
جونی نداره،مثه یه مردِ
عاشق خورشید،صبح و ندیدِ
تصویردریا،چشماش خشکیدِ
طعنه به زنجیر،رها تو بادِ
آروم و بی غم،حالا آزادِ
بانوی بارون،آخر قصه
نیلی چهرش،داره می رقصه
اشکای مادر،صدا ندارِ
می لرزه از درد،خیره به دارِ
گمشده پرپر،نشونی دارِ
چشم خدا باز،داره میبارِ