تهِ خط
نمیدونی چقد خستم / چقد چشمامو خر کردم
که این چیزا که میبینه / واسه اینه که من مَردم!
نمیدونی چقد خستم / ازین بلیطِ تکراری
که هی باختم و بدشانسم / و دنیام شده لاتاری
شبا تا صبح بیدارم / ادامه اونکه رستاک گفت
چه بیزارم از عشقا و / همین دردای چرت و مفت
همش توو رویایی میرم / که توش ناجیِ این دنیام
اصن خدا شدم انگار / یادم میره که توو رویام
یه رویا که چه شیرینه / که توش مشهورم و خوشبخت
همینجوری که میبافم / یهو میفتم از رو تخت
نمیدونی چقد خستم / از هر رویا و امّیدم
دیگه باید برم ,آره / که ,به تهِ خط رسیدم
مهدی کامرانی