آرزوهای پرپر
پرپر شدن آرزو هام تو خلوت شب گریه هام
شکسته شد بال و پرم خط خطیه ثانیه هام
غصه شده کار دلم گریه شده کار چشام
شرمنده چشم و دلم از دست غصه و غمام
تو این دیار بی کسی غصه ها رو من از بَرَم
چیزی نمونده واسه من آبم گذشته از سرم
تنها و بی کس و غریب تو لحظه های بودنم
برای من نمونده هیچ ، نفس برای موندنم
خسته شده م تا کی دیگه مگه گناه من چیه؟
به جز دل منِ غریب مجرم این قصه کیه؟
یکی بیاد به من بگه مرهم درد من کجاست
یه جا که آشیونه دلای پاک آدماست