سکوت شب
سکوت شب
چقد دوره زمین از من همون لحظه که میخندی
همون لحظه که چشمامو بروی گریه میبندی
با سختیا نمی ارزه… بشه درگیر دلم اینبار…
تو اون احساس امنی که کشیده دور من دیوار
پرم اونقدر من از عشقت که فردام شکله چشماته
یه خورشید توی دنیام هست اونم چشمای گیراته
پس پلکات میشه ماهو به دور این زمین گردوند
میشه رو دوش حرفاتم صدای هق هقو خوابوند
سکوت شب" خیال تو…ستارت تو افق پیداست
هنوزم ماتو مبهوتم…چقد این منظره زیباست