من عاشق فصل زمستونم
——————————————————————————–
سلام بی مقدمه من اینجا تازه واردم و این اولین کاری که اینجا گذاشتم
و حالا کمی هم مقدمه:این ترانه صرفا برای تمرینه و ممکنه از دید خیلی ها درست به نظر نیاد چون من در وسط کار وزن رو تغییر دادم.ممکنه کار درستی نباشه اما خب سلیقه ای ه و من برای امتحان چیزی که بهش اعتقاد دارم این رو نوشتم.دوستان لطفا بخونید و نظرتون رو هم بدید.ممنونم از همه
و اما ترانه:
من عاشق فصل زمستونم پاکیت مث روزای اسفنده
برفی که توی دست تو باشه راهو به هر گرمایی می بنده
این ها همه اکسیر دستاته رو حرف من چشماتو میبندی
هر دختری درگیر سرما شد از بس که با سردیت می خندی
بودن کنارت مث طوفانه همیشه هرکس که نزدیکت بیاد تخریب میشه
بارون چشمت میگذره از توو خیابون قانون مردن توی من تصویب میشه
گیجی ولی بازم داره یادت میفته مردم خیال نقشه های تازه دارن
اما نمیدونن تو مردی مث برفی احساسو از راه غلط پیشت میارن
من عاشق فصل زمستونم پاکیت مث روزای اسفنده
برفی که توی دست تو باشه راهو به هر گرمایی می بنده
پاکیت مثه برف زمستونه از بس که محبوبی و محجوبی
با قصه هام باز راتو میبندم حتی نمیفهمم چقد خوبی