بازندگی
می دونی اسیرم ، قفس این زمین
پر از خاطراتم، یه پا روی مین
می بینی تو مینی که پا بندتم
می تونم که حرکت کنم، تو ببین
دارم فعل میشم، که باور کنی
تو این باورت، دردُ کمتر کنی
بیا حس کنی، عمق دردِ منو
می تونی تو من رو، کبوتر کنی
تا پرواز شم، روی این زندگی
تا معنی بشم، مثل آزادگی
می دونم نمیخوای که با هم بریم
می دونی تو این، رسم ِ بازندگی
تو تکرار این ناخوشی دلخوشم
دارم روی مین من نَفَس می کُشم
من از محو بودن کنارت خوشم
تو بازندگی هی هوس می کُشم