شام آخر
تو جلجتای شهر چشمات ، عیسی من روی صلیبه
تنها گناه قلب حوام ، دزدیدن یک دونه سیبه
از آدمیت بو نبرده ، اونکه دلت رو بی هوا برد
هرگز نفهمیدی نبودت ، چی به سر قلب من آورد
از تو بهشت سینه من ، رونده شدن عین عذابه
پینوکیوی قلب چوبیت ، عمریه که پشت نقابه
آشیل قلبت فکر فتح ، یه قلعه بهتر رو داره
جنگ صلیبی رو تموم کن ، جادوگر شهر هزاره
این تاج خار لعنتی رو ، از رو سر من دیگه بردار
مثل یهودا بوسه هاتو ، واسه شب آخر نگهدار
آغوششو امشب زلیخات ، تو بستر کی هرزه کرده
دنیا و دینت سامری شد!!! موسامو میگم برنگرده
شیوا گرجی
و عشق معجزه ای بر صلیب جلجتا برای مرقس و شمعون و مریم و گریه ... سلام بیت های مربوط به مسیح رو بیشتر از همه پسندیدم و فکر می کنم چقدر عالی میشد اگه کل کار حول یه محور بود
صادق شيخي
@};-
آیدین صبور
یغمای عزیز یه کاری به همین نام داره که شاهکاره. کار شما هم خوبه فقط برادر کل کاراکتر های تاریخ رو یه جا ریختی تو یه قصه. والت دیسنی هم نمیتونه این کارو بکنه. دست شما درد نکنه
فریبا رستگار
سلام بسیار عالی ازتعبیرایی که توو هربیت آوردید لذت بردم @};- @};- @};- @};-
پریسا عبداله زاده
از آدمیت بو نبرده ، اونکه دلت رو بی هوا برد هرگز نفهمیدی نبودت ، چی به سر قلب من آورد ... درود ترانه ی زیبایی بود @};-
ديانا سكوت
سلام این تاج خار لعنتی رو ، از رو سر من دیگه بردار مثل یهودا بوسه هاتو ، واسه شب آخر نگهدار اين بيت عالي بود @};-@};-@};- ممنون
علی حمیدی
@};- @};- @};- موفق باشید
سید ایمان پورحسینی
درود بر شما.... @};-