من و لورکا
دوباره فصل جنون و دوباره ی خنده ی من
به قتل عام فجیع کفن به تن داران
به صبح شوم سیویل تا شب امیرآباد
به سایه ی زن اثیری شب باران
صدای زجه ی "لورکا"؛ یه صبح نافرجام
مدام توی سرم ناله های "ایگناسیو"
و اشکهای غریب یه ابر ناباور
کجای قصه عجیبه! سکوت کن موسیو
قسم به مرثیه های عجیب و جنجالی
قسم به ساعت تبدار "سالوادور دالی"
قسم به نور و زبور و کتاب عهد عتیق
سقوط میکنم از این جنون سریالی
درست ساعت پنج یه عصر طوفانی
هزار و نهصد و… تقویم تلخ میلادی
به قتل میرسم از دست شوم کرکس ها
به زیر سایه ی سنگین برج آزادی
ضیافت ابدی در یه صبح تیره و تار
بساط عیش وداع؛ هم تراز اصلحه ها
"به سرزمین خودش نه؛ به خاک غرناطه*"
و رقص آخر شاعر به ساز اصلحه ها
*********************************************************
* این مصرع از آنتونیو ماچادو است در شعری که برای سوگ لورکا سروده.
غرناطه: دشت سرسبزی ست در روستای "فونته واکه روس" در چند کیلومتری شهر گرانادا که محل تولد لورکا ست و در نزدیکی همان محل نیز تیرباران شد.
ایگناسیو: (ایگناسیو سانچز مخیاس) نزدیک ترین دوست لورکا که گاوز باز بود و در یکی از مسابقه های گاو بازی به طرز فجیعی کشته میشود. مرثیه ها و ترانه هایی که لورکا در سوگ او سروده از بهترین و مطرح ترین آثار او محسوب میشوند.
سالوادور دالی: نویسنده؛شاعر و نمایشنامه نویش مطرح اسپانیایی (که بیشتر به خاطر نمایشنامه هایش در دنیا مطرح است) که یکی از سردمداران مکتب سورآل هم محسوب میشود. لورکا بعد از آشنایی و انس با او مسیر زندگی اش تغییر میکند و به سبک سورآل روی می آورد و نمایشنامه هایی در این سبک مینویسد.
ساعت تب دار: یکی از مطرح ترین آثار سالوادور دالی است.
زبور: یکی از کتب پنج گانه ی مقدس که به حضرت نوح اتلاق میشود (اگه اشتباه نکنم)
عهد عتیق: نام دیگر تورات