دوزخ

تو این دوزخ که آتیشش هزارون ساله یخ بسته
هزارون ساله تبعیدم ، هزارون سالِ پیوسته

مجازاتم چه سنگینه ، بـدون هیچ تـقـصیری
چه بیرحمانه میمونی ، چه بیرحمانه تر میری

به عشقت اعتمادی نیست،به این دستا به این بوسه
که این احساس تـوخالی به سرعـت داره می پـوسه

نگاهم میکنی اما نگات از جنس سابق نیست
دلم درگیر چشماته ، دلت با من موافق نیست

تو این سرمای آدمکش که این دوزخ به پا کرده
محاله مثل سابق شی ، محاله عشق برگرده

یه کاری کن که راحت شم، همین حالا که میتونی
یه کـم رو راسـت تـر بـاش و بگو خیـلی پشیـمونی

بگو حرفاتو مثل من، بدون ترس، بی پرده
که اینجـا آخـرین حـد تـوانـایـی ایـن مرده

https://www.academytaraneh.com/65818کپی شد!
1817
۴۶

  • حبیب الله نبی اللهی درود بر جناب پورحسینی عزیز و گرانمایه ترانه ی بسیار روان و دلنشینی بود آفرین =D> @};- @};- @};-
  • احسان ابوالحسنی سلام دوست عزیز این اولین ترانه ای بود که از شما می خونم و حتمن آخرین ترانه نیست. زبان ترانه ات نشون میده استعداد بالایی داری و پشت واژه هات فکره . قافیه هات خیلی خوب بود . منتظر کارهای بعدیت هستم . موفق و پیروز باشی/
  • ديانا سكوت سلام سيد عزيز:) تو این سرمای آدمکش که این دوزخ به پا کرده محاله مثل سابق شی ، محاله عشق برگرده منم به اين بيت معتقدم ممنون زيباست@};-
  • محمود فراهانی درود ایمان جان @};- کار خوب و زیبایی بود موفق باشی =D> =D> =D> =D>
  • شریف ( علی اصغر شریفی) زیبا بود @};- =D>
  • احسان نوری سلام سید جان ترانه با احساستو خوندم دوستان نظرات خوبیدادن و من استفاده کردم اضافه کنم که تکرار هزارون سال در بند اول حد المکان در تکرار یک واژه در هرمصراع یک معنا و یه ترکیب حدید ایجاد کنی البته با توجه به کوتاه بودن وزن این امر کمی لازم به نظر میاد منتظر ترانه های بعدیت هستم @};- @};-
  • ساحل یاوری سلام آقای پورحسینی عزیز وممنون از دعوت :-) مثل همیشه با احساس سرودین @};- تنها نکته ای که به نظرم اومد اینه که ریتم ترانتون یهو تو بند چهارم عوض شد ....
    • سید ایمان پورحسینی درود بر خانم یاوری @};- @};- @};- سپاسگذارم که قبول زحمت کردید...در مورد تغییر ریتم در واقع چیزی برای گفتن ندارم :"> سپاسگذارم @};- @};- @};-
      • ساحل یاوری خواهش می کنم همیشه از خوندن کاراتون لذت می برم :-) این تغییر رو فقط تو همون بند چهارم حس کردم شایدم اشتباه می کنم 8->
      • سید ایمان پورحسینی شما لطف دارید... باز هم تشکر میکنم که وقت میذارید و ترانه ها رو میخونید و نظرتون رو میگید @};- @};- @};-
  • معصومه قریشی صادقانه بگم ، بی اندازه لذت بردم از ترانتون ، سبکش ، احساساتش و پرداختش =D> =D> چشم به راه ترانه های بعدیتون هستم و می پسندم @};- @};- @};-
  • صادق شيخي عاشقانه ی زیبایی بود..آفرین.موفق باشید @};-
  • یاسمن شکفته سلام. کار خوبی بود و در آینده حتما ترانه های بهتر و قوی از شما می خونم... با نظرات آقای معظمی موافقم سربلند باشید @};-
  • آزاده ربانی سلام آقای پور حسینی بسیار ترانه ی دلچسبی سرودید بسیار قشنگ واقعا" خوشم اومد در ضمن من نتونستم پیام دعوتتون رو متنش رو بخونم ولی قبل از به زحمت افتادنتون به ترانتون سرزده بودم ولی فرصت کامنت گذاشتن رو نداشتم این بود که شما به زحمت افتادید من برخی دوستان عزیزم رو از جمله جنابعالی حتما" به کاراشون تا فرصت کنم سر میزنم ..اگه یه مدت زیادی ازم بی خبر موندید حتما"یک فاتحه بخونید برام چون محاله زنده باشم و سری به دوستانم نزنم..خوب بریم دیگه خیلی مزاحم نمیشم ..کارتون رو بسیار پسندیدم @};- @};- @};- @};- =D> توفیق روزافزون =D>
  • مهدي دمي‌زاده سلام دوست من... پارادوکسها رو دوس داشتم نگاه متفاوت رو هم
  • مهدیه محسنی سلام دوستم :-) استفاده از کلمات جدیدی که تکراری نیست و در ترانه ات استفاده کردی دوست داشتم . احساس ترانه ات قشنگ بود و پایان بندی خوبی داشت (آخرین حد توانایی مرد.). @};- @};- نگاهم میکنی اما نگات از جنس سابق نیست دلم درگیر چشماته ، دلت با من موافق نیست @};- @};- @};- لایک :-) @};-
  • آیدین صبور خیلی خوب بود خیلی یه کاری کن که راحت شم، همین حالا که میتونی یه کـم رو راسـت تـر بـاش و بگو خیـلی پشیـمونی تو این پاره اگر میگفتی که بره بیرحمی بود ولی درام کار دست در می آمد.
    • سید ایمان پورحسینی درود بر جناب آیدین صبور عزیز... احتمالا اعمال نظر شما به زیبائی کار کمک شایانی خواهد کرد ولی به هر حال این ترانه ای بوده مبتنی بر واقعیت سپاسگذارم @};- @};- @};-
      • آیدین صبور ایمان جان داشتیم؟ خانووووووووم!!!!!!!!!!!!!! :-(
      • سید ایمان پورحسینی یا قمر بنی هاشم !!!!!!!! این دیگه چه کاری بود من کردم ؟!!!!!!! روم به دیوار ، آجر تو سرم... ببخشید اصلاح کردم
  • عليرضا عباسي درود ايمان جان با گفته هاي رضا موافقم اما با اينحال اين كارت رو نسبت به قبلي بيشتر دوس داشتم و يه نكته هم اضافه كنم. مصرع به (سرعت)زياد شاعرانه نيست و ميتونست واژه اي دلنشين تري بجاش قرار بگيره كه خودت مطمئنن از پسش بر ميايي برات آرزوي بهترينها رو دارم. @};- @};- @};-
  • رضا معظمی سلام دوست من @};- سید جان ترانه زیباتو خوندم و لذت بردم :-) فقط چندتا نکته هست که به نظرم حیف بود نگفته بمونه: تو این دوزخ که آتیشش هزارون ساله یخ بسته هزارون ساله تبعیدم ، هزارون سالِ پیوسته////ایمان جان بهتر نبود زبان ترانتو یکدست کنی؟چرا هزارون؟!!هزاران به نظرم خیلی بهتره! حس کردم پیوسته با واژه های این ترانه مچ نیست...البته کاملن نظر شخصیه و سلیقه ای... مجازاتم چه سنگینه ، بـدون هیچ تـقـصیری چه بیرحمانه میمونی ، چه بیرحمانه تر میری///اینجا یکم گنگه.متوجه هستم که چی خواستی بگی و چقدم خوبه این تعبیر.اما خوب و با حوصله پرداختش نکردی.باید اینطور میگفتی که چقد بی رحمانه میری اما چقد بیرحمانه تر توی زهنم باقی خواهی موند اما خب اینطور بیان نکردی.میتونی خیلی خوب از این بند استفاده کنی.یه ویرایش کوچیک میخواد... به عشقت اعتمادی نیست،به این دستا به این بوسه که این احساس تـوخالی به سرعـت داره می پـوسه نگاهم میکنی اما نگات از جنس سابق نیست///اینجا به 2 صورت "نگاه"و "نگا" یه واژه رو استفاده کردین که دوگانگیه زبان به وجود میاره... دلم درگیر چشماته ، دلت با من موافق نیست///اینجا هم باز ضعف تألیف به چشم میخوره.دل شما اگه با دل معشوق درگیر میشد معنای زیباتری داشت.چشم ظاهر معشوقه.وقتی شما ظاهر بین باشی صرفن مشخصه که معشوق دلش با شما نخواهد بود!!رابطه ی این بند خیلی ضعیف بود. تو این سرمای آدمکش که این دوزخ به پا کرده///نمیدونم درست میگم یا نه اما یه لحظه داشتم میخوندم به این فک کردم که 2 نفر از هم سرد میشن و اون موقع خونه جهنم میشه....اینجا دقیقن مراحل برعکسه.البته واقعن نمیدونم درست میگم یا نه.از دوستان میخوام نظر بدن... محاله مثل سابق شی ، محاله عشق برگرده یه کاری کن که راحت شم، همین حالا که میتونی یه کـم رو راسـت تـر بـاش و بگو خیـلی پشیـمونی///از چی؟ بگو حرفاتو مثل من، بدون ترس، بی پرده که اینجـا آخـرین حـد تـوانـایـی ایـن مرده///چرا انقد پایان بندی نا مناسبه؟انتظارم خیلی بیشتر بود ایمان... مجموعن ارتباط بین بند ها خیلی ضعیف بود و این مشکلی بود که به کارت لطمه زده بود. کار با احساس بود.تعبیر جهنم یخ زده هم خیلی خوب بود... ببخشید اگه جسارت کردم دوست عزیزم.کلن کارتو دوس داشتم.به امید کارهای بهتر و پیشرفتی روز افزون @};- قلمت پایدار @};- @};- @};-
    • سید ایمان پورحسینی درود بر جناب معظمی گرانقدر... در مورد واژه ی (هزارون) باید بگم اگر فکر میکنید که به کار بردن واژه ی (هزاران) باعث یکدستی زبان ترانه میشه، پس به روی چشم، این تغییر رو ایجاد میکنم. نظر شما واسم ارزشمنده.... در مصرع (چه بیرحمانه میمونی ، چه بیرحمانه تر میری) منظورم اینه که این موندنت بیرحمانه هست و رفتنت هم بیرحمانه تر.در هر دو صورت ظلم میکنی. حالا با توجه به این منظور باز هم ویرایش نیاز هست؟؟ به چه صورت ؟؟ در مورد “نگاه”و “نگا” بی اطلاعی بنده بوده...درس میگیرم حتما.... این دوزخ یخزده از دوگانگی رفتار معشوق بوجود اومده.حالا نمیدونم بیانش با توجه به این منظور صحیح بوده یا نه... (یه کـم رو راسـت تـر بـاش و بگو خیـلی پشیـمونی) بعد از این مصرع یک بیت بوده که حذفش کردم : از اون تصمیم وقتی که دلت پشت دوراهی بود بگو حس میکنی حالا مسیرت اشتباهی بود چون احساس میکردم بیت ضعیفی باشه حذفش کردم ولی انگار به معنای کل کار اسیب رسوندم شاید هم ... نمیدونم...شما راهنمائی کنید... بی اندازه از حضورتون و نقد بسیار بسیار سازنده و دلگرم کننده تون خوشحالم...امیدوارم همیشه این افتخار رو داشته باشم که کارهام توسط شما خونده و نقد بشه...سپاسگذارم @};- @};- @};-
      • رضا معظمی سلام مجدد ایمان جان. چه بیرحمانه میمونی ، چه بیرحمانه تر میری///میدونی من داشتم به این فکر میکردم که رفتنت بیرحمیه چون بهت وابسته ام و وقتی که بری به شدت جای خالیت آزارم میده که همون بیرحمانه تر میمونی هست.بیرحمانه موندن به شکلی که تو ذهنت هست بد نیست اما خیلی هم زیبا نیست...البته این نظر منه و یجورایی شخصیه درسته بیت خیلی ضعیفه و نبودشم کار دستت داده 8-> به هر حال کارت نسبت به کارای قبل خیلی بهتر بود @};- انقد خجالتم نده سید جان.من دارم می آموزم از شما و بقیه دوستان و اینو به جد میگم.نظراتم اصلن کارشناسانه نیست و فقط نظر شخصیه.شما به این حقیر خیلی لطف داری دوست عزیزم موفق باشی و قلمت پاینده@};-@};-@};-@};-@};-
      • سید ایمان پورحسینی درود بر شما دوست گرانقدر و عزیز @};- نظرات شما برای من واقعا ارزشمند و سازنده هست دوست من....امیدوارم هرگز محروم نشم از نظرات شما @};- @};- @};-
  • مجید صادقی سلام سيد ايمان جان فوق العاده بود اين كارت با همه وجود ميپسندم داداش
  • فریبا رستگار سلام آقای پورحسینی واقعا لذت بردم ازخوندن این کار قطعاجز ترانه های موردعلاقمه =D> =D> :-x
  • عباس مقدم درود بر ایمان عزیز به جرا ت میتونم بگم این ترانه بهترین کاریه که تا به حال ازت خوندم پیشرفتت قابل تقدیره دوست خوبم همینجوری ادامه بده افرین @};- @};- @};-
  • علی حمیدی سلام ایمان عزیز @};- کار زیبا و دلنشین و لذت بخشی بود . @};- @};- @};- =D> موفق باشید .