(معصیت)
یک شب بیا تا زیر بارون باز ،، با هم بریم جائی که بس دوره
اینقد نگو ..نه.. معصیت داره! ،، بارون گناهامونو میشوره!
حتی اگر هم معصیت باشه ،، آغوش گرمت باز می ارزه
امشب پناهم ..همگناهم باش ،، درهای توبه ..تا ابد بازه
بی عشق تو انگار دنیا رو ،، نوری..طلوعی یا غروبی نیست
وقتی نباشی مطمئنم من ،، حتی بهشت هم جای خوبی نیست
یک شب بیا از باده ی لبهات ،، این شاعره تنها رو مستش کن
دلخسته از محراب و مسجدهاست ،، امشب به عشقت بت پرستش کن
من مرد پائیزم.. مدارا کن ،، آغاز فصل نوبهارم باش
حتی اگر هم معصیت باشه ،، یک شب..فقط یک شب کنارم باش