عشق این بچه
این اختلاف سنی ما ؛ تقصیر توست
ساعتهای خانه ی شما
سالهاست ایستاده اند و به تو نگاه میکنند…
"کامران رسول زاده"
***
توو این شب پرسه ها فکر نبودت
من آشفته حالو بدترم کرد
تو رفتی سمت خوشبختیت اما
حریق رفتنت خاکسترم کرد
تو نشنیدی صدای زجه هامو
رو سینه م طرح دلتنگی کشیدی
بگو چی شد؛ د لامصب چه جوری!!
بگو چی شد که از من دل بریدی؟
نموندی تو شبای بی قراری
تو رفتی از غم زنجیروارم
تو رفتی بی من اما من هنوزم
به روز وصل تو ایمان دارم…
تناقض تو وجودت موج میزد
شاید زخمات اینجا مرحمی داشت
نه ابراز علاقه ت منطقی بود
نه این رفتن دلیل محکمی داشت
بهم گفتی که عشقت بچه گونه س
با لحن خاص و وسواس زنونه ت
ولی من باورم اینه هنوزم
یه روز این بچه میشه مرد خونه ت
نموندی تو شبای بی قراری
تو رفتی از غم زنجیروارم
تو رفتی بی من اما من هنوزم
به روز وصل تو ایمان دارم…
این ترانه با تمام وجود تقدیم میشود به دختر مو طلایی و دندانهای ارتودنسی اش!!