مثل عروسکی بودم تو دستات
شاید اگر بهم وفا می کردی………یه کم محبتی به ما میکردی
شاید اگه تنها واسه یه لحظه………برای موندنم خداخدا می کردی
شاید اگر که اون غرور بیجات…….فقط یه بار بهت اجازه می داد
بهم میگفتی دل به عشقم دادی………اسممو هرگز نمیبردی از یاد
شاید اگه مثله روزای اول……مثله همون لحظه ی اشنایی
ازم میخواستی تا تو اسمونت…..بازم بشم خورشید تن طلایی
شاید اگر یه کم دوسم میداشتی…….زندگیمون رنگ خزون نمیشد
دنیا با این عاشقه دل شکسته……اینقده باز نامهربون نمیشد
خسته شدم از اینهمه بهونه…..اینهمه اضطراب وبیقراری
کاشکی یه بار بدون پرده پوشی…..بهم میگفتی که دوسم نداری
شاید برام تنهایی بهتر باشه……تا کی چشام بخاطرت تر باشه
میخوام برم..فقط یه بار نگام کن…..شاید که این نگاهه اخر باشه
اینهمه شایدا رو گفتم اما…..هنوز دلم برات بهونه گیره
میخوام برم حتی اگر که قلبم…..به خاطرت پر بزنه بمیره
عشق تو انگار واسه من قفس بود….هر چی که قلبم رو شکستی بس بود
مثل عروسکی بودم تو دستات…..عشق نبود اینکه….فقط هوس بود!
(۹۱/۵/۱۶)