فرقِ من با جسد،نفس هامه!

زندگیم رفته زیـرِ خـاکسـتر
دیگه آتیشی توی قلبم نیس!
حنجرم قبرِ سـردِ یک فریـاد
عمری مردم بهم میگفتن هیس!

گـیـرِ یـک بـغـضِ کهنه ام،اما
گریـه زشـتـه،برایِ مردا نـیس
روحِ من توو گـذشته جا مونده
تنِ من در مسیـرِ فـردا نـیس

یـادِ یـک شـب کنارِ تو…!بـسـه!
خَـسـتَم از خـاطـراتِ تـکـراری
قصه هام کهنه شد واسـه مردم
تـو بـگـو زهـرِ تـازه ای داری؟

من پـر از حسِ مُردنـم اما
توو رگام زندگیو تُـف کردن!
فرقِ من با جسد،نفس هامه!
این نفس های لعنتی سردن!

دخترک ماشه ی خیانت رو
بِکِش و قاتلِ ترانه تـو باش!
شعرمو توو کفن بپوشون و
علت دفنِ شاعرانه تو باش!

https://www.academytaraneh.com/65141کپی شد!
1388
۴۷

  • سعيد سلطاني من پـر از حسِ مُردنـم اما توو رگام زندگیو تُـف کردن! فرقِ من با جسد،نفس هامه! این نفس های لعنتی سردن =D> =D> =D> =D> =D> عالی بود موفق باشی عزیزم @};-
  • احسان ابوالحسنی سلام دوست عزیز نگاهت و فکرت خیلی با ارزش و خوبه ولی معمولن خوب تو چارچوب قرارشون نمی دی . چن تا کار اخیرت رو که خوندم دیدم که توو بعضی قسمتها خیلی رک و لخت حرف میزنی و این خیلی خوب نیس و توو ذوق میزنه . پایداری رفاقت ...
  • مهدي دمي‌زاده سلام دوست من ترانه خوبی بود اما این دخترک توی کار ننشسته بود
  • محمود محكمي اقای رجب پور ممنون از اشتراک احساستون و تجربتون///درسته که دوستان توقع بهترین رو دارن .ولی نتیجه بهتر با سعی بیشتر و زمان بیشتره//شما احساستون رو مینویسین و دوستان و من نظرمون رو //که باعث میشه همیشه نقد و تشویق باشه //جالب این است به نظر من که اگه 30 نفر در یک موضوع مشترک قرار باشه چیزی بنویسم تقریبا هیچ کدام شبیه دیگری نیست /هر کدام داشته ها و دریافتهای متفاوتی داریم کلا // دخترک ماشه ی خیانت رو بِکِش و قاتلِ ترانه تـو باش! شعرمو توو کفن بپوشون و علت دفنِ شاعرانه تو باش!//////////////// =D> =D> =D> @};- @};- @};- @};- @};- :-x ببخشید زیاد حرف زدم.موفق باشین و دوست داشتم .
    • محمدرضا رجب پور ممنونم جناب محکمی. این حق دوستانه که توقع بهترین ها رو داشته باشند و وظیفه ی منم اینه که این خواسته رو برآورده کنم که متاسفانه در این ترانه موفق نبودم. بازهم تشکر @};-
  • فرزانه امیرپور زیبا بود =D> =D> =D> موفق باشی دوست عزیز @};- @};- @};-
  • معصومه قریشی درود محمدرضای عزیز کار خیلی خوب و پرمحتوایی بود ، از بند سوم به بعدش رو بیشتر از دو بند آغازینت دوست داشتم ... خوشحالم که روز به روز بهتر می نویسی و کم کم داری شاهکاری میشی برای خودت :-x می پسندم @};- @};- @};-
  • فریبا سید موسوی آفرین.خیلی با احساس بود .منم با الهه جان موافقم
  • حبیب الله نبی اللهی درود بر جناب رجب پور عزیز و بزرگوار ترانه ی زیبا و قابل تاملی بود احسنت @};- @};- @};-
  • الهه صادقي من پـر از حسِ مُردنـم اما توو رگام زندگیو تُـف کردن! فرقِ من با جسد،نفس هامه! این نفس های لعنتی سردن! ================== دخترک ماشه ی خیانت رو بِکِش و قاتلِ ترانه تـو باش! شعرمو توو کفن بپوشون و علت دفنِ شاعرانه تو باش! ================== ببخشيد ولي فقط اون دو تا بنداي بالا رو دوس داشتم برادر گلم 8-> @};-
    • محمدرضا رجب پور وای الهه انقدر به این ترانه ایراد گرفتن که دیگه خودمم به عمق فاجعه پی بردم! تو،آرش توفیقی عزیز و چند نفر دیگه از دوستان کارو نپسندیدند. دیگه ببخشید اگه خوب نبود
  • سهیل پیلتن درود جناب رجب پور عزیز دست مریزاد دوست بزرگوارم اینروزها هر ترانه ای از شما خواندم زیبا بوده سپاس @};-
  • پارسا پارسانیا درود آقا محمدرضا ترانتونو دوست داشتم و تعابیر تازه ای توش دیدم که نشون از هوش و استعداد شما تو این زمینه داره اما خطاب به آقای طالبلو باید بگم جایی که ما زندگی می کنیم بهتره بریم سراغ همون مفاهیم دم دستی ....من یه ترانه ساده داشتم که الان مدتهاست منتظر تایدشم .دست آخر این پیغام رو گذاشتن کنار ترانم که گفتن حذف شده حتی نه تایید نشده ...حذف شده..((عدم انتشار! ترانه مستعد برداشت های سیاسی ست)) 8-> من دیگه تو این آکادمی ترانه ای نمیگذارم .میام و کارای دوستانو می خونم همین.
    • محمدرضا رجب پور درود بر پارسای عزیز. دوست خوبم من هم ترانه ای داشتم به نام ((من رو به دست قصه ها بسپار)) که به همین دلیل انتشار نیافت. به عنوان یه دوست بهت پیشنهاد میکنم که دلسرد نشو و باز هم کاراتو توو سایت بزار.اگر زیبایی در قلم محمدرضا رجب پور هست به خاطر حضور در این آکادمیه. موفق باشی @};-
  • علیرضا میرزائی سلام محمدرضاجان زیبابود =D> @};-
  • نویدطالبلو محمدجان قلمی بااین قدرت نویدترانه سراییست که میداندچگونه بسرایدولی چه را....!؟به ماندگاری وبقا هم فکرکنید دوروبرتان مملوازاتفاقات افسانه گونه ایست که ادمهای معمولی انهارا خلق میکنند ،افسانه سازان روبزوال وقلم شما باید انها راهم ببیند وبسراید،مقوله هنرمتعهدوترانه مبتذل عامیانه یافاخر،چهارچوبهایی هستند که احساس سراینده راشاید فقط بتوانندمتاثرکنند،همین ولی دگرگونی وتغییر نگاه ؟بهیچوجه،اندره ژید میدانیدچه میگوید ؟بکوش تا عظمت درنگاه توباشد نه به انچه مینگری.ترانه های زیبایی سروده میشوند بازبان وتصویرسازی وساختار متفاوت،ولی مضمون ومحتوی؟تقریبن اغلبشان یکسانند که من یکی گاهی دلم میگیردکه چرا اینقدر قلمهای شکوهمندوتصاویرزیباوبدیع و....باید خرج جفای دلداروخنجررفیق و خیانت معشوق و...بشود شاید گزافه میبافم .پدرم گوشه حیاط روی زیلونشسته وقندمیشکندوزیر لب انگار دارداولین ترانه تاریخ را زمزمه میکند...شباوقتی من ودل تنهای .....ونوه اش میپرسد بابا چی میخونی؟ ووقتی از منهم میخواهدبخوانم ،هرچه زورمیزنم که بندی ازترانه های ....نمیتوانم ولی میخوانم انهم چند بیت .....خودم وگم میکنم توی این شهرشلوغ ..وقتی ترانه راارایه میدهید که من مخاطب بخوانم به من حق بدهید که ازشما نه فقط تصاویری زیبا و..که مضامینی شگفت انگیزوخاص متوقع باشم وشما میتوانید . کسی که بتواندباواژهایی چنین دم دستی بسراید کی گفته که گریه واسه مرد نیست حتمن میتواند اشکهای اقا رضا لحافدوز راهم ببیند
    • محمدرضا رجب پور درود بر شما جناب طالبلو به جرات میتونم بگم که این یکی از بهترین نقدهایی بود که به ترانه های من شده بود.ممنونم! واقعا خودمم به این کلیشه موضوعی پی برده بودم.ما داریم سعی میکنیم عشق،وداع و رفاقت و.. را به کمک تصاویر و واژه های بدیع و تازه بیان کنیم.بنای کار روی یک موضوع و کلیت تکراری میگذاریم.سوژه های بکرتری هست که به کمک تصاویر بکر میتونه ترانه ی فوق العاده ای بسازه. ممنونم به خاطر این تذکر به جاتون @};- @};-
  • مجید صادقی سلام محمد رضا جان ترانه خيلي خوب و رووني بود آفرين دوست من من اين قسمت رو قصه هام کهنه شد واسـه مردم تـو بـگـو زهـرِ تـازه ای داری؟ اين جوري خوندم البته ببخشيدجسارتم رو داداش قصه هام كهنه شد ، واسه مردن تو بگو زهر تازه اي داري به نظرم ارتباط معنايي بهتري داره ببخشيد
  • حسین خزایی داداش کار زیباای ازت خوندم .. مرسی.. @};- @};-
  • مسعود احمدی بازم اجبار اجبار به زندگی کردن ، نفس کشیدن ، مرور خاطرات و اجبار به لذت بردن از ترانه هات ،قلمتو خیلی دوست دارم خودمو تو ترانه هات میبینم و حسی که من نمیتونم بیانشون کنم. زنده باشی عزیز =D> @};- @};- @};-
  • فریبا رستگار سلام خسته نباشید واقعا لذت بردم درمورد مصرع چهارم هم نظرمن(جز کوچکترین آکادمی) اینه که با مصرع قبلش کاملا همخونی داره و واژه مناسبیه. زندگیم رفته زیـرِ خـاکسـتر دیگه آتیشی توی قلبم نیس! حنجرم قبرِ سـردِ یک فریـاد عمری مردم بهم میگفتن هیس! @};- @};-
  • آزاده ربانی سلام آقای رجب پور ترانه ی دلنشین و خوش آهنگی بود ..خسته نباشید @};- @};- =D>
  • نرگس شیرزادی آقای رجب پور سلام ترانه خوبی بود و ممنون اما فکر میکنم میتونست خیلی بهتر باشه با یه کم حساسیت و سخت گیری بیشتر روی انتخاب واژه ها مثلا " عمری مردم بهم میگفتن هیس!" یا "گریه زشته برای مردا نیس " و "قصه هام کهنه شد واسه مردم تـو بـگـو زهـرِ تـازه ای داری؟" و "این نفس های لعنتی سردن!" شاید حتی به مفهوم ترانه هم بخورن اما ترانه رو از ترانه روبه خوب و حرفه ای بودن جدا میکنه و مثل یه سرعت گیر آخر هر بند نمیگذاره ترانه (حداقل برای من ) بتونه به راهش با یه سرعت خوب ادامه بده و اوج بگیره و اینکه شخصا ترجیح میدم اگر قراره تو دوتا بند قافیه ها تکرار بشن یا ردیف و قافیه یکی باشن حداقل یه بند بینشون فاصله باشه اینجوری بندها خیلی راحت با هم ترکیب میشن که با آقای نوری در مورد ضعیف بودن همین قافیه هم موافقم و چرا یه قافیه ضعیف باید بیاد و بدتر چرا تو بند بعد باید بشه ردیف؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ببخشید اگر تند روی کردم باز هم میگم خوب بود و به نظر من با رعایت این نکته ها میتونه خیلی بهتر از این باشه موفق باشید @};- @};-
    • محمدرضا رجب پور درود من اشکال اون لغاتی که فرمودین را نفهمیدم.دوست داشتم با دلیل بدونم که چرا کارو از حالت حرفه ای در میاره! :-? مشکل احسان با لغت هیس بود وگرنه ردیف قرارگرفتن دوتا نیس که اشکالی نداره!در مورد قافیه های پشت سرهم حق با شماست. ممنونم @};-
      • نرگس شیرزادی ببینید کلمه به خودی خود اشکال نداره این نوع استفاده و کارکردیه که ما از کلمات داریم من نظر شخصیم رو گفتم اون قسمت هایی که گفتم خیلی سرسری نوشته شده بود" گریه زشته مال مردا نیس" صرفا به دلیل هم قافیه بودن اومده و شده مردا هرچند تو مصرع ازش کار کشیدی اما این همه کلمه که با الف ختم میشن چرا مردا ؟تفاوتاینکه این جمله بخوادتوی ترانه بیاد یا یه مادر واسه فرزندش استفاده کنه اینه که این قسمت رو خیلی پیش پا افتاده میکنه سوای از مضمون تکراری و استفاده از واژه مرد تو ترانه های امروزی اون هم دقیقا با یه مضمون یا فرق من با جنازه نفس هامه مگه ما در ظاهر جز نفس هامون فرق دیگه ای داریم خوب این با مصرع بعدیتون خودش رو نشون میده این نفس های لعنتی سردن به دل من ننشست سردی رو دوست داشتم اما نه با این شوه ترکیب یا " تـو بـگـو زهـرِ تـازه ای داری؟گ یعنی چی با کجا و کدوم سطر میخوره ؟ و چرا یه مصرع اینقدر راحت میاد بدون هیچ توضیحی؟ و ردیف قرار گرفتن خود کلمه "نیس" مشکل نداره من از لحاظ ضعیف بودن و دوباره تکرار شدنش عرض کردم البته باز هم معذرت میخوام به هر حال من به عنوان مخاطب این ترانه میتونم از یه جاهای این ترانه خوشم نیاد و شما هم به عنوان صاحب این اثر میتونید با بی توجهی کامل از کنار این حرف ها بگذرید که حرف باد هواست موفق باشد @};-
      • محمدرضا رجب پور ممنونم. @};- در ضمن همین انتقاد هاست که میتونه باعث پیشرفت بشه و نادیده گرفتنش اشتباه محضه
  • احسان نوری سلام محمدرضا جان این روزا بدجورغوغا کردی پشت سرهم ترانه ازت میخونم :-x و چقدر خوب.... ________ ابتدای کارجزیی ترین مسئله قافیه بسیار ضعیفه اونه و وقتی که در بقیه موارد رعایت میشه بیشتر به چشم میاد نیست در 80 درصد موارد به شکل درست ادا میشه و در این مورد هم به همین شکله ___________ تنِ من در مسیـرِ فـردا نـیس در مسیر - از زبان ترانه خارجه _________ یـادِ یـک شـب کنارِ تو…!بـسـه!....خَـسـتَم از خـاطـراتِ تـکـراری قصه هام کهنه شد واسـه مردم.....تـو بـگـو زهـرِ تـازه ای داری؟ آیا مولف به هرکس که می رسه (مردم) از خاطرات خلوت با یار سخن میگه؟ منطقی به نظر نمی رسه _____________ در مجموع مضمون ترانه دچار پراکندگیه این انزوا از زندگی و فکر خودکشی و چرایی اون در ترانه بی توضیح می مونه و در مواردی کار به یک کارمن وتویی تبدیل میشه درحقیقت کار تذوین نشده و خامه جسارت منو ببخش اینها فقط برداشت منه و شاید اشتباه @};- @};-
    • محمدرضا رجب پور درود بر احسان نوری عزیز.ممنونم به خاطر نقد سازندت دوست دارم یه توضیح کلی بگم بعدش برسیم به مواردی که اشاره کردی:این ترانه در واقع حرف هایی که داره به یک شخص خاص زده میشه و از سختی های بعد از یک جدایی ،که علتش هم خیانت ذکر شده ،میگه. قافیه بند اول صحیحه از نظر اصول. راستش لغت مسیر برای من دوگانگی تداشت. مولف اینجا شاعری ست که قصه ی جداییشو برای مردم نقل میکنه و باور داره که این قصه ها کهنه شده. در مورد تدوین هم این ترانه دو بند بیشتر داشت ولی صلاح دیدم حذفشون کنم چون دوست نداشتم زیاد به مخاطب توضیح بدم و می خواستم این 5 بند خودشون حس رو القا کنن و متاسفم اگه موفق نبودم. ممنونم به خاطر نگاهت احسان عزیز @};-
      • فریبا سید موسوی محمدرضای گل مسیر دوگانگی نداره ولی (در) که اولش آوردی زبون. ترانتو تغییر داده کاش به جای در از توو استفاده می کردی .ببخش که مداخله کردم دوست عزیز
  • عباس غلامی مقدم درود بر محمد رضای عزیز کار خوبی بود اما به شخصه ترانه ی قبلیتو خیلی بیشتر میپسندم
  • صادق شيخي كار خيلي قشنگيه..نميدونم ميشه عبارت تف كردن تو رگ درست باشه يا نه..موفق باشيد. @};-